تجربه ثابت کرده
هر وقت خواستی اظهار وجود کنی و بی نظیر ظاهر شی
افتضاح ترین حالت ممکن عمر آدم ، رقم میخوره ....
مثل جریان عروسی رفتن و جوش مجلسی زدن 🤪🤪
این ترم تصمیم گرفتم ۲۰ واحد درس بردارم خیلییی سفت بشینم درس بخونم همش برم کتابخونه گریدر یه درس هم بشم
از دو هفته قبل شروع ترم استخون کمرم بی دلیل جابجا شد و تا هنوز استراحت مطلقم🤣🤣🤣🤣
دیگه تصمیم گرفتم اقد حدی نباشم تو کارام🤣🤣😂🤣
یه بارم کلاس نمیدونم چندم بودم یه معلم دینی داشتیم میگفت از رو آیات بخونید منم میخواستم خیلی خفن باشم با لهجه غلیظ عربی رو میخوندم عَل عَل میکردم 😅طوری که معلمم ترکیده بود قرمز شده بود تا گفت بسه خانم فلانی گفت یکی دیگه بخونه
عالی بودمنم گاهی هم حس تو رانندگی داشتم
من یه بار تعریف کردم. یه بار تو صف اتوبوس بودیم یه خانومه چند قدم اونطرف تر خیلی افاده ای بود. اصلا یه وضعی. منتظر کسی بود. رفت کنار در اتوبوس از یه مسافر یه چیز بپرسه راننده حواسش نبود درو بست سر این گیر کرد لای در اتوبوس. بعد اون دیگه افاده ای نبود.😐🤣🤣🤣🤣🤣
من هر وقت با شوهرم دعوا کردم قیافه میگیرم کارامو انجام میدم،بعد همونجوری که قیافه گرفتم را ب را سوتی میدم😅😅
نگاه خسته با یه لبخند شاخ😂😂😂😂 آخه من چی تعریف کنم که از تعریف شما خنده دارتر باشه
دامادمون تازه رانندگی یادگرفته بود اومدیم سوار ماشینشون شدیم همون اول چنان رفت انداخت توی جوب که مردیم از خنده، فقط خودش مرد بود بقیه همه خانم هلاک شدیم تا از جوب دراومد
پشت چراغ قرمز بودم خیلی داشتم لاکچری بازی در میوردم همش اینور و اون ور نگا میکردم ی دست رو فرمون
چراغ سبز شد اومدم راه بیوفتم هول کردم ماشین پرید خاموش شد😩😩😩😧😧
آبروم رف
هارلی من برعکس توازروزاول اصرارداشتم بادوتادست فرمونوبگیرم چون تومسابقات ماشین ورالی میدیدم راننده های حرفه ای بادوتادست تومقعیت ۱۰_۱۰فرمونومیگیرن😁😁😁😁موقع رانندگی احتمالا فقط خودم بدونم ژست وکلاسه 😁😁😁😁
اوایل عروسی باغ عموی شوهرم مهمونی بود همه گفتن بهار سس رو درست کن تو قشنگ درست میکنی خلاصه منم با غرور مشغول درست کردن شدم اومدم بدمش بریزنش تو جا سسی یه دفعه کاسش ازدستم افتاد تو قابله ی برنج وای که ابروم رفت الان تو مهمونی میگم بدین من سس درست کنم از اشپزخونه بیرونم میکنن
