بچه ها عاشورا رفتیم قم با اینکه خیلی شلوغ بود ولی ی حس خوبی داشت ی تکیه داشت ب اسم چهل اختران ک خیلی طویل بود و خاص عزاداری میکردن،اونجا دوستاي نی نی سایتی رو هم دعا کردم
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی.... که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی🥰
قبول باشه عزیزم من پنج ساله قم زندگی میکردم همیشه بخاطر اب و هواش و فرهنگ مردمش و نداشتن مکان تفریحی ازش بیزار بودم امسال متاسفانه به دلایل شخصی دور از اونجام و جایی خیلی بدتر از اونجام میگم کاش قانع بودم به همون قم ....خلاصه التماس دعا
خوش امدی چهل اختران خیییلی حاجت می ده من خودم پارسال یک شیشه شیر گرفتم امسال بارداربودم یک چند تا خریدم بردم توی امامزاده اش گذاشتم همه دوستان نی نی سایتی راهم دعا کردم
اتفاقا پدر بزرگ عموها و پسر عموهای من هر سال تو این دسته ان ما هم قم میرفتیم برادر و بابام وارد این دسته میشدن خانواده ی پدرم سید ان
گل شیشه ای:سرباز ۱:اون دختر کوچولوإ ، یه ساله هروقت با قطار میام جبهه میبینمش...سرباز ۲:پس چرا مثل بقیه گل هاشو نمیده ؟ سرباز ۱:اون گل هاشو همینجوری نمیده بابتشون پول نمیگیره ، منتظره تا بچهها برن کنار... سرباز ۲:برن کنار ؟ برای چی؟! سرباز ۱:تا اون ادمی که دنبالشه رو پیدا کنه سرباز ۲:خب ، مگه کی رو میخواد پیدا کنه ؟ سرباز ۱:اون ادمی رو که قراره شهید بشه سرباز ۲:این..این دخترکوچولو تا حالا به هر ادمی که گل داده اون ادم شهید شده ...................لای لا لا لای لا لای لا لایییی...لای لالا لای لالای لاییی