2777
2789
عنوان

خانما شما خبر بارداریتونو کی به بقیه گفتید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 668 بازدید | 45 پست

منم میخواستم  بعد از تشکیل قلب بگم.

به همسری بعد از سه روز ک آز دادمو مطمئن شدم بطور سورپرایز طوری گفتم.

ولی انقد همسر جان ذوقزده شده بود که گوشیو برداشت و به همه گفت😂😂وااای که چه روز خوبی بود بعد از دوسال چشم انتظاری.ایشالله قسمت نصیب تمام منتظرا به حق امام حسین و این روزای عزیز.

دیگ خلاصه مردم از نگرانی همش میترسیدم طوری بشه بچه و زبونم لال نشه نگهش داشت ولی شکر خدا امام رضا خودش مواظب هدیش بود.

توکل کنید به خدا دوست جونیا

دو سال که منتظر بودم...خسته بودم از همه جا...تا آخرش شبای قدر... رفتم پیش امام رضا..امام مهربونی ها...معجزه کرد آقام برام..شکرت خدا...شکرت آقام...دعاکنیدبازم برام..🙏🌹❤امیدوارم انتظار تمام منتظرا هر چه سریعتر با خوش خبری تموم بشه...خودم انتظار کشیدم میدونم چقد سخته...به تاریخ 23/12/97پسر گلم رو بقل گرفتم. خدای مهربونم قسمت همه ی منتطرا کن این حس قشنگو🙏🙏🙏

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دوستان تروخدا کمکم کنید اصلا تهوع هام خوب نمیشه درطول روز بیحالم از بوی همه غذاها بدم میاد چیکارکنم مثل جسد میفتم یجا بزور بلند میشم شام وناهار درست میکنم کارخونه انجام میدم الان هفته ۱۶هستم تاکی اینجور ادامه داره؟

دلی بزرگ میخواهد زندگی کردن در این دنیا... دلی میخواهد تاخیلی چیزهارونبینی...خیلی چیزهارونشنوی...،   ...وازخیلی چیزهابگذری'...

من بار اول همون اول گفتم وقتی ازمایش دادم و سقط شد... ولی اینبار انشالا اگ حامله شدم تصمیم گرفتم تا جنسیتش صبر کنم بعد بگم بخاطر خودم چون اگ چیزی شد دوباره مجبور نشم حرف و حدیث و ترحم و... رو تحمل کنم... 

همسر من یه زن عمو داره باردار که شده بود هیچچچچچچچچ تازه ب دنیا اورده بود هیچچچچچچچ تا 40ام بچش بود ک فامیل فهمیدن😑😑یه دختر و پسر بزرگ داشت 18و 13ساله بعد حامله شد ی دختر اورد سال بعدش دوباره حامله شد واس همین خجالت میکشید ب کسی نگفته بود اصلا و ابدا رفت و امد هم ندارن فک و فامیل زیاد باهم، برا همین کسی چون نمیدید خبر هم نداشت

منم اگه قسمتم بشه دوست دارم بعد غربالگری بگم چون مامان خودم استرسیه هی به من استرس وارد میکنه الکی، ...

مامان منم همينطوره پر از استرسه بنده خدا ميدونم تا اين نه ماه تموم بشه خودش دو شكم فارغ ميشه ولى دوس دارم بگم بهش   

خبرى خوش بدهد .... كاش كسى ...... گهگاهى

ب خواهرام همون نصف شب ك ازمايش دادم پيام دادم

خانواده شوهرم هم فرداش

بقيه هم ٧هفتگي

نماز درد را از بدنمان دور مي كند و سختي هاي روزگار را آسان مي كند و اگر با دعا همراهش كنيم ديگر چيزي محال نيست ب اذن الله 😍😍
چرا خب

خب رفیقم باهاشون. چه اشکالی داره. برفرض سقطم‌میکردم کسی نبود سرکوفت بزنه. مادرشوهرم خودش سقط داشته خیلی درک‌میکنه. البته خداروشکر من دو تاشم اقدام اول باردار شدم.

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز