واللا منم مادرشوهرم قشنگ یه ماه اومد . خدایی هرچی ازبعضی کاراش شاکی بودم از این کارش ممنونم خدایی خیلی کمک کرد بعضی روزا قشنگ یه کوه لباس برام میشست . بدم نگذشت حالا با این شکم مگه میخوای چی کار کنی
مادر شوهر من یه شب پیشم موند تو بیمارستان منتشو سرم گذاشتو رفت. هی خدا
ازش یه دنیا ممنونم که میخواد بیاد
اشپزی من که از اون بهتره بنده خدا
ولی فعلا زوده تا چند ماه مهمون داری خیلی برام سخته
چون از وقتی ازدواج کردم تو این سه سال همیشه منو شوهرم تنها بودیم کسی باهامون زندگی نکرده
منم باکسی راحت نیستم اخه دلم میخواد با شوهرم تنها باشم😢😢😢
ای وای راهشم خیلی دوره اخه
حتما بلیط هواپیما هم گرفته درسته؟؟؟
دایی منم بندر هست و ما سالی یه بار میریم اونجا بهمن ماه و یه هفته پیششونیم
البته خیلی اصرار میکنن که تنهاییم و بیاید ولی خب راه دوره و واقعا سخته
ولی اگه اینقدر سختته به همسرت پیشتهاد بده که به مادرت بگو از اون طرف که بچه میاد بیاد پیشم بمونه
الان که مشکلی ندارم و کمک نیاز ندارم شکر خدا
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
