سلام به همه من شوهرم پسر خالمه اصلا فکرشو نمیکردم بیاد خواستگاری
هنگامی که روح در تو دمیده شد درشکم یک زن هستی هنگامی که گریه میکنی در اغوش یک زن هستی هنگامی که عاشق میشوی در قلب یک زن هستی زن امانت است نه برای اهانتزن
من اصلا تو باغ ازدواج نبودم..با دوس پسرم ۲ سال بود که کات کرده بودم و ارتباطی نداشتیم باهم...اما یه روز خیلی تصادفی داشتم کامپیوترم رو خاموش میکردم گفتم از رو بیکاری یه سری هم به ایمیل هام بزنم...دیدم بهم ایمیل داده ..کلی از کار و شغل و درامدش تعریف کرده و میگه میخام بیام خواستگاری ت..دیگه خسته شدم از دوری😁😁😁..شماره تلفنمو خواسته بود..و یا علی گفتیم و عشق آغاز شد😀😀😀
دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو ...پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هق مو...