ما چون فامیل بودیم دوره اشنایی ندلشتیم فک میکردیم کامل میشناسیمشون اما انقد ادمای دورویی بودن که فقط فیلم بازی میکردن...جلو بقیه انقد خودشو فداکار و دلسوز نشون میده همه میگفتن خوشبحالت چه شوهری داری اما برا من اونطوری بود...حتی جلو مامان باباش میگف مثلا برات نوشابه بریزم اینو میخوری؟سر سفره ولی تو تنهایی اعتنا نمیکرد...البته این اواخر
ببین عزیزم با چیزایی ک میگی اومد ازدواج کرد دید ن اون دیدی ک داشته نیس زندگی مسئولیت میخواد پشیمون شده مرد زندگی نبود.نگفتی چیزیم داره حساب بانکی خونه ای چیزی؟اخه ۲۹ سالگیم تازه دانشجوی لیسانس بوده خیلی عقب بوده ک!مردم ۲۹ سالگی پایان نامه دکترا مینویسن
عزیزم من خیلی گریه کردم خیلیییییی چندماه هر روز اشک میریختم...میدونی من فک میکردم طرفم حتما باید خیلی خیلی خصوصیات بدو باهم داشته باشه مثلا هم معتاد باشه هم دست بزن داشته باشه ازین چیزا که من طلاق بگیرم میگفتم این چیزا با محبت و درک درست میشه اما اگه تلاشی یطرفه باشه واقعا ثمری نداره....الانم همش یادم از خاطرات خوب میاد خیلی وقتا اذیتایی که شدمو فراموش میکنمو همش دنبال مقصر کردن خودمم و این ازارم میده
عزیزم نمیدونم چی بگم والا ی حسی بم میگه اعتیاد داره شوهرت ببین شاید الان بگی ن بابا کجاش ب اعتیاد میخوره ولی ادمی ک تا ۲۹ سالگی ن درس خوند، ن چیزی، ن پول داره،ب قیافم ربطی نداره اصن با قیافه نمیتونی تشخیص بدی طرف اعتیاد داره!
من انقد که میترسیدم و طلاق زیاد میدیدم فک میکردم اگه طرف با اخلاق باشه پول با تلاش جور میشه برا همین چون فک میکردم میشناسمش و ادم خوبیه از خواسته هام زدم و ازدواج کردم میگفتم خوبه میگه دوسم داره خودمم پا به پاش کار میکنم...اما همش انگار فیلم و نقش بازی کردن بوده
نمیدونم...شاید...انقد رفتارای غیرقابل پیش بینی ازش دیدم که واقعا نمیشناسمش...از هیچی مطمئن نیستم...حرصم میگیره تو دادگاه عین خیالش نبود...مشاور گف من فک میکنم این با اصرار خونوادش ازدواج کرده یسال نقش عاشقو بازی کرده بعد خسته شده و شروع کرده بهونه گیری گف تو حرفاش هیچ احساسی نبوده
ببین خودتو اذیت نکن ی رابطه خوب دونفره پیش میره نمیشه فقط شما تلاش کنی ک... ب خودت برس شاد باش زندگی کن ب معنای واقعی ،از زندگیت لذت ببر با چیزایی ک گفتی این اقا مطمئن باش هرجا ازد کنه بدبخت میشه شک نمن ن پیشبینم ن چیزی ولی از روی رفتار ادما میشه فهمید چ اینده ای در انتظارشونه...در مورد دلتنگیم همه و همه مخصوصا مایی ک رابطه جنسی داشتیم و چ اونی ک دوس پسرشو از دست داده ی وقتایی ب سرمون میزنه برگردیم یا دوس داریم برگردیم ب گذشته دنبال تقصیر خودمون باشیم ک اگه فلان جا این حرفو یا کارو نمیکردم کار ب اینجا نمیکشید ولی اشتباهه محضه طبیعیه ک یاد روزای خوب بیفتی چون همه و همه ن فقط شما کنار روزای بد،روزای خوبیم داشتن پس اگه دلتنگ نشیم غیر طبیعیه،این موقعه ها ب زجرایی ک بت داد فکر کن ب کارایی ک کرد ک باعث شد ب اینجا برسین فک کن اونوقته ک ازش متنفر میشی و یادت باشه و همون چن باریم ک بت گفت دوستت دارم حرف مفتی بیش نبود چون اگه دوستت داشت ب اینجا نمیرسوند رابطتونو...امیدوارم هر چه زودتر خودتو پیدا کنیو و حال دلت خوب بشه ولی ی حس خوبی بت دارم مطمئنم در اینده نزدیک خوشبخت میشی عزیزم خوشبختی تو جنس مخالف خلاصه نکن پیشرفت کن ب ازدواج خوبم میرسی ب موقعش عزیزم.
مرسی عزیزم...این روزا همه سعیمو میکنم که خودمو یادم بیاد خود قبل ازدواجم که شاد و بیخیال بود اما سخته خیییییلی سخته...شاید شنبه که طلاق ثبت شه ارامشم بیشتر شه...نمیدونم ..فقط امیدوارم تاوان رفتارش بامنو پس بده...دلشکسته ای که من تجربه کردم تجربه کنه...همین...ایشالله تو هم همیشه شاد و خوشبخت باشی🌹🌹🌹
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
