2777
2789
عنوان

دروغ همسرم رو شد😒

1531 بازدید | 82 پست

سلام

متاسفانه ي مدت حس ميكردم همسرم خيلي بهم دروغ ميگع و دورو هس ولي هر دفع ب نحوي با قسم و ايه ردش ميكرد منم ب رو خودم نمياوردم

خلاصه هفته قبل ساعت سه گفتش من دارم ميرم تمرين.گفتم باشه برو ب سلامت فقط ساعت شش نوبت دكتر داريم فراموش نكن 

خلاصه ك بعد ك اومد خونه ديدم لباساش خيسه

بهش گفتم باز با دوستات باغ بودي گفت نه بابا من سالن بودم گفتم سالن ك اون روز گفتي از ٥باز هس گف تايمش عوض شده🤔

منم چيزي نگغتم ولي حس كردم دروغ ميگه

خلاصه ك ديشب توي گوشيش ديدم ب دوستش اس داده ساعت سه دم در باش ك زود برگردم شك نكنه😒

داشتم منفجر ميشدم فقط...

سركار ك اومد دنبالم گفتم متوجه شدم اون روز بهم دوغ گفتي ..خيلي تعجب كرد گف چطور؟گفتم ديگه تا همين حدش بدون ك خيلي از دروغات متوحه شدم و دليلشو نميفهمم.گف مثلا چيا

همشو گفتم بهش.گفتم مثلا اون روز ميدونم رفتي ي شهر ديگه ىلي الكي گفتي بهم

گف ن بخدا يهن برنامه عوض شد گفتم دروغ نگو توي قرارتون گفتي ب طرف ك ميخايم بريم فلان شهر دير ميشه 

اصلا حرفش نيومد

بعد گف ميترسم ناراحت بشي ك نگفتم

گفتم تاالان وقتي گفتي ناراحت شدم؟؟؟گفتم بهت شك كردم و ديگم دوغات ب روا نميارم ولي يهو ميذارم ميرم اروم و بي صدا

الان نگرانم بخاطر بقيه توجيحاش

مثلا قبلا توي تلگر ام ديدم شماره ي نفر هس ب اسم مرد سيو هس ولي عكس دختر

بعد ديدم شوهرم شمارشو سرچ كرده و پيام داده

هرچي گفتم زير بار نرفت و گفتش ك اشتباه ميكني و اين شماره از قبل داشتم و حتما واگذار شده

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

زیرآبی میره شوهرت!!!

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد...   وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌

اخر هفته قبلم قرار بود خودمون سه تايي بريم سفر و ي حال و هوايي عوض كنيم

بعد ك اومده خونه ميگه واسه ساعت ٥قرارخركت گذاشتيم

گفتم با كي ؟؟؟گف ااات يادت رفتع قرار بود با دوستام بريم

درحاليكع اصلا چنين قراري نبود

كلا همه جا ك بخايم بريم بايد با دوستاش باشه هرجااا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز