دوروز ازبس کار کردم کف پام دیگه نمی تونم روزمین بزارم این همه زحمت کشیدم وقتی دوماد رفت زیارت وبرگشت بره دنبال عروس پسرم ۳ ساله ام باباباش رفته بود وقتی برگشت بهش می گم بچه کو می گه تو کوچه رفتم بیرن می گم به عموش میگم طاهارو ندیدی می گه الن اینجا بود به شوهر عمش می گم طاها می گه توماشین بود گذاشتمش بیرون سرتون درد نیارم کل کوچه گشتم بچه نبود ازبس جیغ زدم صداش کردم ازبس گریه کردم اخرش بچه که دوساعت پیش توماشین همون شوهر عمه خواب رفته رودادن بغلم پدر شوهر برگشته می گه زن بی شعور عابرومونو بردی شوهر جلوی یک عالمه مرد می گه حقت بزنم توگوشت نفهم واقع حقم بود این بدوبیراها
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اگر بچه من تو این شرایط تو ماشین شوهر عمه پیدا میشد مطمئن بودم کله شوهر عمه تو یخچال خونه اش بود
درگیر عشق تو شدم تو که خواب و خیال شبامی.قید همه چیز و زدم واسه اینکه الان تو باهامی.هر چی تو دنیاس به کنار تو تموم چیزی که میخوامی.وقتی بهت خیره میشم چشمام از تو سیر نمیشن.رویای شب های منی تو همونی که عاشقشم.زندگی بی تو واسه من خیلی سخته حتی تصورشم.هر جا که باشی تو فکر توام حس میکنم پیش منی.باور قلبم اینه که ما تا اخرش مال همیم.ماه قشنگ شبام.مثل یه خوابی برام.........
وااااای نگو منم دخترم تو پارک گم شد از بس صداش کردم گریه کردم بابام نشوندم یه جا با شوهرم رفتن دنبال دخترم حالا 10قدم اونور تر بود ولی چون تو نماز خونه بود شلوغ صدام نشنیده بود مادر که میگن اینه من اگه بودم هرچی از دهنم در میومد به شوهرم میگفتم بیشعور به جا دلدلریشه
[QUOTE=67933254]خب توهم توکوچه جلومردا دادوبی داد نمیکردی. خب اونام خجالت کشیدن. ولی طرز حرف زدنشون درس نبوده[/ شما بچه داری؟ میدونی مادر که باشی بچت فکر کنی گم شده چه حالی پیدا میکنی
درگیر عشق تو شدم تو که خواب و خیال شبامی.قید همه چیز و زدم واسه اینکه الان تو باهامی.هر چی تو دنیاس به کنار تو تموم چیزی که میخوامی.وقتی بهت خیره میشم چشمام از تو سیر نمیشن.رویای شب های منی تو همونی که عاشقشم.زندگی بی تو واسه من خیلی سخته حتی تصورشم.هر جا که باشی تو فکر توام حس میکنم پیش منی.باور قلبم اینه که ما تا اخرش مال همیم.ماه قشنگ شبام.مثل یه خوابی برام.........
خب توهم توکوچه جلومردا دادوبی داد نمیکردی. خب اونام خجالت کشیدن. ولی طرز حرف زدنشون درس نبوده
واقع دست خودم نبود چهار ماهه که بود تپلی سرخ وسفید بود تومسجد توسجد یک خانم بغلش کرد دوید بیرون متوجه شدم اینقدر پا برهنه توخیابون دیدم یک مرد نبود هرچی گفتم بچم بچمو دزدیده محلم ندادن رسیدم بهش بچمو بازور گرفتم موتور امد سوارشد فرار کرد واقعا ترسده بودم گفتم این بار توامامزاده اونور شهر جامونده دیگه نمی بینمش
اخی عزیزم درکت میکنم. منم وقتی یک خرید کوچیک میرم یکم دخترم از پیشم غیب میشه با صدای بلند صداش میزنم. واقعن برای مادر سخته گم شدن بچه اش خودتو از مردم بی درک و نفهم ناراحت نکن ولی بار دیگه هر مجلسی دو دستی بچه ات بگیر بزار پیش خودت دیگه خیالت راحت باشه.
من نزاشتم گلم گفت یعنی چی بچم باید عروسی عموش همه جا توفیلم باشه بازور برد
اما در کل حس و حالتو تو اون موقعیت درک کردم.چون خودم این شرایطو یه بار تجربه کردم.آدم جوری میشه که انگار خون تو بدن خشک میشه .خیلی بده خیلی خیلی بده.شما بد رفتار نکردی.هرکس جتی شما بود اینجوری شوکه میشد