خواهر من 4 سال از من کوچیکتره الان 29 سالشه و من 33 واقعا ضربه های بدی به من زده ولی من چون اصلا کینه ای نیستم همیشه فراموش کردم و بی خیالش شدم و به محبت کردنم بهش ادامه دادم متاسفانه شوهر بسیار بد جنسی داره که کاملا اخلاقشو تحت تاثیر گذاشته خواهرم خودشم خیلی حریف هست ولی اون دیگه بدترش کرده ! وقتی 22 سالش بود اصرار کرد که زودتر از من ازدواج کنه من متاسفانه موافقت کردم و این باعث شد کلا خودمو محروم کنم از خیلی چیزا ! البته شوهر منم همون موقع اومد خواستگاریم و ازدواج من و خواهرم همزمان شد ولی اون چون جلوتر از من بو تاریخش خانوادم همه کاری براش کردم وقتی نوبت به من می رسید می گفتن نداریم من چون شاغل بودم بدتر بود دیگه چون می گفتم خودت داری منم دلم برای پدر و مادرم می سوخت ولی این ادامه پیدا کرد کلا خیلی بهش می رسن تا الان که 7سال می گذره اصلا احترامی برای من قائل نیست و همه چیز پدر و مادرمو برای خودش می خواد و خودشو خیلی فرزند خوبی برای پدر و مادرم می دونه و منو نه ! چون من شوهرم با خانوادم اختلاف داره ! الانم کار به جایی رسیده سوال می پرسم ازش می گه کار دارم پیامتو ندیدم خیلی گستاخ شده
حالا هی بگین تک فرزندی بده حداقل خیالم راحته بچه ام هیچکدوم این مشکلات رو ابدا تجربه نخواهد کرد البته طبعا مشکلات دیگه ای خواهد بود هیچ روشی بی عواقب نیست ولی از بابت تبعیض و اختلاف با خواهر برادر خیالم راحته
عزیزم شما دوتا خواهری اینا به چه ربطی داره !الان یه تار موی خاهرتو با کل نی نی سایتیا عوض میکنی!؟
فرشته کوچولوی من عزیزتر از جانم منو ببخش که به خاطر خودخواهی های خودم وچشیدن طعم مادری تورا به این دنیای پست وکثیف ونالایق بدنیا می آورم منو ببخش ! آخه به بودنت احتیاج داشتم مامان بشه فدای تک تک تار و پودت