خب شخصيتا و توان تحمل متفاوته الانم ك بچه داره اون فقط دنبال ي راهيه براي راضي نگه داشتنه همسر و خونوادش هميشه هم فكر ميكرد ايراد از خودشه ... مثلا مادرشوهر نادونم به. برادرشوهرم ميگفت از دوست دخترات بگو فكررر كن جلوي جاريم اين بنده خدام فقططط بايد گوش
ميكرد اين ي نمونه ساده بود البته چون همسايه بود فرهنگاشون خييلي ب هم شبيه بود اما من ٢٠٠كيلومتر فاصله داشتم و اينكه خونواده نامزدم وقتي ميديدن عروسشون تو سري خوره كاري ب زندگيش نداشتن چون برادرشوهرم توجهي ب همسرش نميكرد اما دوست داشتنه همسرم كار دستمون داد ك البته خدااااروشششكررر