مرگ یه بار شیونم ی بار بشور پهن کن اتو کن بذار سر جاشون خواهر جان دوره شورت علیشاه نیست کع نتونی از پس خودت بر بیایی و نتونی از حق خودت دفاع کنی حدشون رو نشون بده خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند
یبار حرفاشونو ضبط کن به شوهرت نشون بده ببینه
نذار خیلی اونارو ببینه
اصلا نمیدونم چی بهت بگم سنتم کمه الهی فداتشم
بعداز ظهرا ...سریع ببرش پارک ....خستش کن که وقتی برگشت زودتر بخوابه .....
به اتاقش...و وسایلش ...وابستش ...کن ...وقتی میری تو اتاقش با صدای بلند بگو اینجا اتاق تو ....عروسک تو ...تبدیل به مکان خاص کن اتاقو
عجب ادمايي پيدا ميشنا خيلي احمقن بخدا اين چه كاريه به نظرمن حتماااااا به شوهرت بگو ببين واكنش اون چيه
بذار هر غلطی دوستدارند بکنند
دختر مونس مادرشه بزرگتر بشه وعاقل بشه شک نکن سمت خودت میاد.
اون وقت قیافشون دیدن داره خیالت راحت باشه گلم
همه تلاشتو بکن و در آخر واگذارشون کن به خانم فاطمه زهرا
من خودم پسرم یک سال نیم هست
مثل دختره شما
یه همچین مشکلایی دارم ...نه به این شدت ...
اونا هم اینقدر خوراکی میخرن ...که شورش در میاد
یا به زور میخوان غذا بدن
بغل کنن
بچم که کوچیکتر بود به زورم شده مادر شوهرم میگرفتش .
البته من حساسیت نشون نمیدادم
ولی رفتارش زشت بود
خیلی دوست داشتن بچم بهشون وابسته باشه ...که نشد
بچه هنوز کوچیکه برگه برنده دستته شیرتو می خوره بالاخره می دونی چه موقع میان حموم ببرش باش بازی کن بیرون ببرش کاری کن خسته و خواب آلو باشه وقتی میان با شوهرتم در میون بزار
