ميخوام باهاش قهر كنم اصلاااا شايد وجود نداره وگرنه مگه با من پدر كشتگي داره
اين كاربري و توي روزاي سخت زندگيم ساختم، الان ك بعداز ٢ سال ازاد شد و دوباره ياد اون روزا افتادم فقط ي چيزي توي ذهنم اومد كه هيچ چيز ارزش ناراحتي و نداره من واااقعا حس و حال اون روزام و فراموش كردم و الان يه شدت خوشحالم كه دعاهام و خدا مستجاب نكرد، خدايا شكرت
هرجا ك نميشه دقيقااا همين و ميگيم اااقااا من دلم ميخواد بشهههه مگه اختيار ندارم صلاحم و نميخوام فقط خواستم رو ميخوام باااور كنين احساس پوچي ميكنم اخههه اگه ب صلاحم نبود چرا روز اول سرراهم قرارش داد
اين كاربري و توي روزاي سخت زندگيم ساختم، الان ك بعداز ٢ سال ازاد شد و دوباره ياد اون روزا افتادم فقط ي چيزي توي ذهنم اومد كه هيچ چيز ارزش ناراحتي و نداره من واااقعا حس و حال اون روزام و فراموش كردم و الان يه شدت خوشحالم كه دعاهام و خدا مستجاب نكرد، خدايا شكرت