سلام دوستان خواستم بگم بخندیم من و مامانم سال ۹۳ باهم زایمان کردیم البته من اگه سقط نمیکردم بچم بزرگتر از داداشم بود .خیلی جالبه نه .وقتی باهمیم صدای ۳تا بچه میپیچه بهم مغزمون میره .بخاطر همین خونه مامانم ماهی یه بارم به زور شوهرم میرم😂😂😂😂
Naznar 74...تیکر بارداری سومم هست سومین دخترم قند عسلم زودبیا که دل تو دلمون نیست هممون منتظرتیم....تاریخ ۹۹.۹.۹ بهترین اتفاق زندگیم خواهد افتاد ...خدایا سپاسگزارم بابت اینکه خوشبخت ترین زن دنیام ..خدایا شکرت خدایا شکرت ..ممنون که هستی ممنون که حواست به ما هست ..زندگیم عالیه😍😍😊
وای خیلی با حاله عاشقشم اگه ما اینطوری میشدیم شوهرم طلاقم میدادددد خیلی خجالتیه
خدای من...این روزها دائما متوجه استجابت دعاهایم میشوم..شکر من کجا و بزرگی این نعمات کجا؟خدایا باز مثل همیشه شرمنده ام...من کجا و این همه لطف و محبت کجا؟شکر من کجا میتواند ذره ای از این نعمتهای تو را جبران کند؟فرزندم جان مادر....درست زمانی که بین همه ی اگر ها و باید و شاید ها و چون ها و چرا هامصصم می شوی بنشینی بر سر سجاده ی مهرش و از خدا نام مادر را التماس کنی ....و بعد خدا منتش را ... نعمتش را.... در حقت تمام کند و نام زیبای مادر را برازنده ی باقی اسمت کند قصه ی روزهای تنهاییت تمام می شود یکی می آید که تو، به لطف بودنش بهترین حس ها را تجربه می کنی و به ضمانتش وامِ مادرانگی می گیری...خودت را از دفتر اولویت هایِ خودت، داوطلبانه خط می زنی .... بند بند وجودم...یادت بماند که همه ی این ها خستگی دارد ... نگرانی دارد...اما....این حس به همه دنیا می ارزد...با تمام وجودمون منتظرت هستیم کنجد کوچولوی مامان و بابا...خدایا به حق شهدای کربلا دامن همه دوستام و سبز کن
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ای وای ولی خیلی بده هیچکدومتون نمیتونستین به هم کمک کنین😂😂😂😂
ترجیح میدم سینگل باشم و به ازدواج فکر کنم تا اینکه ازدواج کنم و به مجردیم فک کنم اینو خودم گفتم دکتر شریعتی امروز کارداشت نیومد (امضامو خوندین برای حال دلم صلوات میفرستین نفسا قربون دلای پاکتون)
دارد زمان آمدنت دیر میشود، دارد جوان منتظرت پیر میشود، وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی، اشک از دو دیده ی تو سرازیر میشود، کی این دل رمیده ی من هم زهیر وار، در دام چشم های تو تسخیر می شود، این کشتی شکسته ی طوفان معصیت، با ذوق دست های توست که تعمیر می شود، حس میکنم که پای دلم لحظهی گناه، با حلقه های زلف تو درگیر می شود، در قطره های اشک قنوت شب شما ، عکس ضریح گمشده تکثیر می شود، تقصیر گریه های غریبانه ی شماست دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود...
دارد زمان آمدنت دیر میشود، دارد جوان منتظرت پیر میشود، وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی، اشک از دو دیده ی تو سرازیر میشود، کی این دل رمیده ی من هم زهیر وار، در دام چشم های تو تسخیر می شود، این کشتی شکسته ی طوفان معصیت، با ذوق دست های توست که تعمیر می شود، حس میکنم که پای دلم لحظهی گناه، با حلقه های زلف تو درگیر می شود، در قطره های اشک قنوت شب شما ، عکس ضریح گمشده تکثیر می شود، تقصیر گریه های غریبانه ی شماست دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود...