2777
2789
عنوان

خانم های با تدبیر، راهنماییم کنید

287 بازدید | 40 پست

من پنج ماهه بارداری، ازوقتی خانواده همسرم فهمیدن باردارم کوچکترین توجهی نکردن، دو هفته پیش خونه پدرم بودیم، پدر همسرم برای یه کار باهاش تماس گرفت و خواست شب حتما بریم اونجا، با وجودیکه شام قرار بود بمونیم، برگشتیم، حدود ساعت 30 :7 تو خونمون شام خوردیم بعد رفتیم خونه پدر شوهرم، رسیدیم دیدیم مادر شوهرم برادرش و خانواده برادرش رو شام دعوت کرده و مادر شوهرم تا منو دید گفت چرا اومدی، من خودم دعوتت نکردم، گفتم مامان جان ما شام خوردیم، برای کار بابا اومدیم، گفت خودم نمیخواستم بیاید

خلاصه بروم نیاوردم، شام خوردن، هیچ کس تعارف نکرد، فقط مادر شوهرم گفت حامله ای میخوای بیا یه لقمه بخور، به شوهرم اونم نگفت

فرداش دوباره زنگ زد خونمون که چرا اومدین، گفتم برای کار بابا، گفت من خودم دعوت نکردم که یه موقع نیای یه چیزی بگی عروس بزرگم ناراحت شه، گفتم تا حالا چند بار دیدی کسی از من ناراحت شه، گفت پیش میاد دیگه

تو این دوهفته یه بار زنگ نزده حال من و بچه مو بپرسه، فقط. رو گوشیه شوهرم زنگ میزنه

من دلم نمیخواد دیگه رفت و آمد کنم، بنظرتون کار درست چیه؟؟؟

ببخشید طولانی شد

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

والا ما تو خانواده ای بزرگ شدیم که اول لقمه مال زن حامله بود ، اگه رو اعصابتن سعی کن رابطه تو خیلی کم کنی باهاشون، قطع ارتباط که نمی شه

  میشه لطفا برا شادی روح مامانم و دخترم صلوات بفرستید،ممنونم🙏🏻🌸دخترمو خدا ۹۸/۱/۱ سالم و سلامت بهم عیدی داد و ۹۸/۱/۳ ازم گرفت و برد پیش خودش(پرشک قانونی علتشو رفلاکس شیر اعلام کرد )، اسمشو سالی گذاشته بودم فک کردم مث معنی اسمش عمرش طولانی میشه اما اینجور نشد...خدایا آدما هم به هم عیدی میدن پس نمیگیرن چه برسه به تو که خدایی، حکمتتو شکر...

بهترین کار اینه که رفت و آمد نکنی

گاهی دلم هیچ نمیخواد جز گپ ریز ریز با مادرم. هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد ...هی چای ام سرد شود هی دلم گرم... آنجا که چایت سرد میشود و دلت گرم خانه مادر است.  شادی روح پدر و مادرای آسمونی صلوات.الهم صل علی محمد و آل محمد
وا!شوهرت هیچی نگفت با این حرفای مامانش؟

شوهرم به پدرش زنگ زد، گفت با مامان هماهنگ نکرده مهمون دعوت نکن، این حرفا چی بوده زده، گفت میترسه بی عروساش اختلاف بیفته، گفت مگه زن من تا حالا کاری کرده، گفت نه مامانت حساس ه و نگرانه

من نفهمیدم مثلا تو چی بگی که جاریت ناراحت بشه.... ؟

بعد از سزارین هم میشه طبیعی زایمان کرد من این تجربه شیرین رو داشتم خاطرمو تو تاپیکم نوشتمhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/1262136/بالاخره-من-بعداز-سزارینم-زایمان-کردم
شوهرم به پدرش زنگ زد، گفت با مامان هماهنگ نکرده مهمون دعوت نکن، این حرفا چی بوده زده، گفت میترسه بی ...

یعنی مادرشوهرت میگه عروسا همو نبینن تا اختلاف نیوفته؟؟؟ 

بعد از سزارین هم میشه طبیعی زایمان کرد من این تجربه شیرین رو داشتم خاطرمو تو تاپیکم نوشتمhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/1262136/بالاخره-من-بعداز-سزارینم-زایمان-کردم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز