سلام خانوما
من پس فردا میشه ی سال ک عروسی کردم و خونه خودمم
ی سال و نیمم نامزد بودم .تو این مدت حدودا سه سال خیلی با شوهرم مشکل داشتیم هم از نظر فرهنگی هم خیلی چیزای دیگ ک عصبی بود و خیلی اذیتم کرد محدود بودم و ت اعتیاد افتاد البته نه کامل ولی خب همه جوره کمکش کردم خودشو کشید بیرون
چون ی سری رفتارامون بهم دیگ نمیخورد خیلی بحث و درگیری داشتیم ی موقع های من کم میاوردم ی موقع هایی شوهرم
ولی بیشتر اون چون خیلی زود جوش بود عجول هیج موقع یاد نگرفت مشکل ک پیداکردیم درستش کنه با اینکه خیلی دوسم داشت (اینو میگم چون همه کار واسم میکرد هیچی واسم کم نمیزاشت نه تو محبت نه خرج و مخارج نه چیزای دیگ)ولی ی موقع هایی دیگ میزد به سیم آخر و چون سنش زیاد نبود آخرین راه ک جدایی بود و انتخاب میکرد منم ی موقع هایی دیگ خسته میشدم از همه چی از گیر دادنای الکیش
سر چیزای بیخود بحث راه مینداخت
تو گذشتش مشکل داشت پدرش فوت شده بود و مادرش دوباره ازدواج کرد و درس و گذاشت کنار رفت دنبال کار از ۱۵ سالگی کار میکرد و با هزار جور آدم بیخود سروکار داشت