من بودم اول یه جور راضیش میکردم بندازه دور،بعد اینقدر جیغ میکشیدمو گریه میکردم به غلط کردن بیوفته
بعدم قهر میکردم
متنفرم از این شوخیا،کولی بازی بعضی وقتها لازمه
منم از همه چی میترسم حتی سوسک شوهرم با اینکه خیلی شوخه میدونه من سوسک ببینم دهنم باز میشه ابروش میره تو ساختمون از این شوخیا باهام نمیکنه