یک عروسی دعوت بودیم تو هتل خیلی سال پیش,بعد جونم براتون بگه شام شون میز اردور بود همه چیزش,یهو همه حملههه کردن به میز به چه بزرگی,منم بچه خجالتی بودم یکم از چندتا چیز جا کردم!بعدش اومدم نشستم کنار مادربزرگ عروس,براش همه چی اوردن اونم نمیتونست بخوره داد به من ,یک ظرررف پر رولت گوشتشو که قشنگ یادمه,خیلی خوش گذشت