روز عقد خواهراش اومدن پشت گوش شوهرم حرف زدن نیامدن ولی شوهرم به خانوادش گفت من فقط با زی زی گولو ازدواج میکنم و مجبورشون کرد فرداش بیان عقدمون به هر سختی شد عقد کردیم بعد یک سال شوهرم ازم سرد شده انقدر پستم بهش بد گفتن که من اخلاق ندارم که میگه طلاقت میدم اگه طلاقو قبول نکنی انقدر نمسام تا خودت راضی به طلاق باشی الهی بمیرن بختشون سیاه باشه دلم گرفته نیاید سرزنش کنید دلم خون شده حالم خوب نیست
امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
تو خونه خودتی ایشون خونه مادرش ؟ رابطه تون در چه حده؟
قبل عقد و بعد عقد خیلی خونه ما بود پیش ما زندگی میکرد بعد عقد چند هفته با خانوادش قهر بود خونه ما بود مادرشوهر حرومیم پرش کرده خدا ازش نگذره با زندگیم بازی میکنه
بنطر من شما که میدونستی خانواده شوهرت راضی نیستن حالا که ازدواج کردی با سیاست پیش میرفتی چون بعصیا دشمنیشون خطرناکه باید با سیاست باهاشون مدارا کرد تا اوصاع یکم بهتر بشه
هنر بزرگ هنر فاصله هاست .آدمها زیاد نزدیک باشند میسوزند و زیاد دور بمانند یخ میزنند،پیدا کردن نقطه درست از فاصله ها رنج و ریاضت بسیار میخواهد