روز عقد خواهراش اومدن پشت گوش شوهرم حرف زدن نیامدن ولی شوهرم به خانوادش گفت من فقط با زی زی گولو ازدواج میکنم و مجبورشون کرد فرداش بیان عقدمون به هر سختی شد عقد کردیم بعد یک سال شوهرم ازم سرد شده انقدر پستم بهش بد گفتن که من اخلاق ندارم که میگه طلاقت میدم اگه طلاقو قبول نکنی انقدر نمسام تا خودت راضی به طلاق باشی الهی بمیرن بختشون سیاه باشه دلم گرفته نیاید سرزنش کنید دلم خون شده حالم خوب نیست