بسه این همه زجر خدا بسمه😭😭

عزیزم استاتر جون 

باور کن هر کدوم از ما یه جور مشکل داریم . 

تو اووج نا امیدی خداروشکر کن 

میدونم خیلی سر سقطم اشک ریختم اما بعدش گفتم چقد خوبه که نیومد این بچه

براش خوشحال باش عزیز دلم به زودی قسمت خودت هم میشه

یکی تو بیست و سه سالگی ازدواج می‌کنه و اولین بچه شو ده سال بعد به دنیا میاره، اون یکی بیست و نه سالگی ازدواج می‌کنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره. یکی بیست و پنج سالگی فارغ التحصیل می‌شه ولی پنج سال بعدش کار پیدا می‌کنه، اون یکی بیست و نه سالگی مدرکشو می‌گیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا می‌کنه. یکی سی سالگی رئیس شرکت می‌شه و در چهل سالگی فوت می‌کنه، اون یکی چهل و پنج سالگی رئیس شرکت می‌شه و تا نود سالگی عمر می‌کنه.
تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی می‌کنی؛ پس آروم باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن

دوستم تو تاپیک اخرم کامل توضیح داد داستانش مفصله 😢

کدوم شهری استاتر 

موافقم 

خوب تو این دنیا روزی هزار نفر باردار میشن هزار نفرم بچشونو از دست میدن قرار نیست این خبرا مارو درگیر کنه که . چیزی که واست الان خیلی مهمه آرامشه . 

عزیزم ناراحت نباش خدا بزرگه خیلی ها مشکل دارن و خیلی ها هم مشکل شما رو دارن و شما تنها نیستی  سعی کن قبل بارداری با یک پزشک ماما مشورت کنی و توکلت ب خدا باشه بدون که خدا بزرگه و ان شاءالله که یک فرزند صالح و سالم نصیبت بشه

از کجا میدونی با بچه خوشحال خواهی شد؟

شاید هنوز وقتش نرسیده

شاید با بچه انقدر زندگیت بدتر میشه که خدا نیاره

من چیزی رو به زور خواستم و شد ناله کردم که اگر دوسم داشتی این خواستمو میدادی و داد

الان مثل چی پشیمونم اما میتونم برگردم به گذشته؟؛

نه هیچوقت میسوزم و مییازم

کاش هیچوقت اصرار نمیکردم

الان هرخواسته ای دارم میگم خدایا اگر سعادت دنیا و آخرتم در رواشدنسه روا بکن اگر نه نمیخوام

منظورم اینه که بعد اینکه استراحت کردی و خواستی اقدام کنی بعد 3 یا 6 ماه  ریلکس باش عزیز دلم من تا ماه 6 دوقلو تو دلم بود خیلی سخته که هنوز بعد این همه سال یادم نرفته من حتی لگد زدن هاشون را هم یادمه گلم الانم باید خودت سر گرم کنی تا شاد بشی 

میدونم حرفت میفهمم اتفاقا منم دوقلو هام دختر بودن از دست دادم بعدا گفتم دیگه نمیگم چی بهم بدی هر چی خودت میدونی پسر داد بهم ولی پسرم اوتیستیکه من که دیگه این به خودش سپرده بودم حتی قید جنسیت را هم زده بودم