من خودم تو نامزدی یبار شوهرم روم بود داشتیم همو میبوسیدین یهو خواهر شوهرم اومد تو بعد بهمون خیره شد سکته کرد بعد وایساد از شوهرم عذر خواهی میکرد😂خودش نمیدونست داشت چیکار میکرد شوهرم رفت بیرون تا دوساعت خونه نیومد منم نیم ساعت همونجا به همون حالت الکی خودم و به خواب زدم یعنی داغون شدماااهمه جام میخارید ولی نمیخاروندم
عقد بودی؟
😂😂😂
منم ی بار رو پاهاش نشسه بودم
یهو مامانم سر رسید
گفت زهـــــراااا
منم خجالتتتتت ..... نامزدمم گفت من دیگه برم خونمون بهتره... و رفت
😂😂😂😂
درست همین اتفاق برا منم افتاد با این تفاوت ک مادر شوهرم وارد شد.دیگه نابود شدیم هر ۳ تامون
خاطره من خیلی بی ادبیه
قبل از خواستگاری رسمی و بله برون
«دوران اشنایی»
بله برون و اوردن انگشتر
«نامزدی»
جاری کردم خطبه عقد
«عقد»
یبارم جاریم تعریف میکردبا شوهرش تو اتاق بودن بچه یکی از اقوام میاد خونه پدرشوهرش گیر میده در این اتافگق باید باز باشه حالا اوناهم درحال انجام یسری کارها نیمه کاره ول کردن با لباس پشت در ترسون لرزون نشسته بودن
ما تو دوران عقد سوتی زیااااااااد داشتیم.نمیدونم ما اینطوری بودیم یا همه اینجورین.
الانم گاهی یادمون میوفته از حرص خندمون میگیره
ما نامزدیو عقد میدونیم
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
منم یه بار رفتم خونه مادر شوهرم خیییییلیم واسه خودم ازخود متشکر رفتم مسواک بزنم جای خمیر دندون خمیر ریش زدم همه فهمیدن ابروم رفت😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
