2777
2789
عنوان

بچه ها بیاین سوتی های نامزدیتونو بگید

| مشاهده متن کامل بحث + 96573 بازدید | 40 پست
خیلی بده ولی میگم عقد بودیم.شوهرم میخاس بره سرکار و گف بیا باهم بریم حموم.رفتیم داخل و........ـ دادا ...

چه بببدددد

حال دلم عمیقا خرابه 😢😢خدایا حال دلم خوب بشه فقط😔
خیلی بده ولی میگم عقد بودیم.شوهرم میخاس بره سرکار و گف بیا باهم بریم حموم.رفتیم داخل و........ـ دادا ...

اووووووووو وای وای خوبه مامانت نصفت نکرد مامان من به 17 قسمت نامساوی تقسیمم میکرد      ای ول مامانت

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وااااای چه بد😂😂😂

افتضاح بود همش ترسشو داشتم ک از دهنش بپره ب بابام بگه و از خجالت بمیرم

اللهم صل محمد وال محمد و عجل فرجهم...انشاالله همه حاجت روا بشن😘😍آمین...

یبارم دوستم میگفت با شوهرش تو اتاق درحال انجام کا بودن بچه خواهرشوهرش درو یواش باز میکنه از لا در نگاشون میکنه بعد که میفهمن سریع خودشون و جمع و جور میکنن و در و سریع میبندن ولی بعدش میگفت شب موقع شام جلو همه بلند برگشت گفت مامان اون چی بود از دایی جون اویزون بود بلند..

و اینگونه شد که دایی جون برا یه هفته مفقودالاثر شد

خدایا هرکی دلش یه تودلی میخواد هرکی دوست داره توی رگ هاش یه نبض دیگه باشه به حق بزرگی و عظمتت به ارزوش برسون😄منم کمکم کن نی نیم سالم و سلامت بدنیا بیاد🤗
اووووووووو وای وای خوبه مامانت نصفت نکرد مامان من به 17 قسمت نامساوی تقسیمم میکرد      ...

چرا نصفم کنه؟!!!!محرم بود دیگ😣😣😣😣😣😣😣😣😣😣😖

اللهم صل محمد وال محمد و عجل فرجهم...انشاالله همه حاجت روا بشن😘😍آمین...

وای ما عقد بودیم، بعد مامانم رفته بود خونه دوستش، منم در رو قفل کرده بودم و کلید رو در بود

وسط حال رو کار بودیم یهو مامانم درو باز کرد اومد تو     

یعنی مثل جت دویدیم تو اتاق، خیلی ترسیدم


هنوز بعد 7 سال تو فکرم که چطوری مامانم اینقدر راحت درو باز کرد اومد تو

یک روز... آخرین کسی که تو را می‌شناخت... خواهد مرد... و خاطره‌ی تو فراموش خواهد شد...!
وای ما عقد بودیم، بعد مامانم رفته بود خونه دوستش، منم در رو قفل کرده بودم و کلید رو در بود وسط حال ...

وااای ادم دیگه روش نمیشه طرف و ببینه ..

خدایا هرکی دلش یه تودلی میخواد هرکی دوست داره توی رگ هاش یه نبض دیگه باشه به حق بزرگی و عظمتت به ارزوش برسون😄منم کمکم کن نی نیم سالم و سلامت بدنیا بیاد🤗

یبار دیگه هم خونه ما بودیم شوهرم برا اولین بار خونمون میره حموم با حوله بر میگرده با مامانم چش تو چش میشن😑بعد سلام صبح بخیر میکنن

بخاطر همون موضوع شوهرم هیچوقت خونمون حموم نرفت😂😂

خدایا هرکی دلش یه تودلی میخواد هرکی دوست داره توی رگ هاش یه نبض دیگه باشه به حق بزرگی و عظمتت به ارزوش برسون😄منم کمکم کن نی نیم سالم و سلامت بدنیا بیاد🤗
وااای ادم دیگه روش نمیشه طرف و ببینه ..


دقیقا، همین خجالتش بده، من که شوهرم سریع رفت تو حال پیش مامانم و خیلی صمیمی پرسید مهمونی چطور بود و خوش گذشت یا نه و اینا، اصلا انگار نه انگار   

بعد من قلبم تو دهنم بود، آخر سر مامانم گفت تو نمیخوای از اتاقت بیای بیرون؟

یک روز... آخرین کسی که تو را می‌شناخت... خواهد مرد... و خاطره‌ی تو فراموش خواهد شد...!

ما هم ی بار تو اتاق در حال عملیات بودیم، خواهرم که متاهله در رو باز کرد و دیدمون، اتفاقا من روی آلت شوهرم بالا و پایین میکردم. بعدش اجیم گفت خوش بحالتون قدر این روزا رو بدانید.خخ

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز