ماهم توالت فرنگی پدرشوهرم اینا تو حموم هست نصف شبی رفتم حموم پدرشوهرمم جیشش میگیره حالا هعی درو فشار میده و میگه این در چرا قفل شده منم لخت خیره به در دعا میکردم منصرف بشه
بعد یهو مجبورا اب و باز کردم😣که بابا بیخیال یکی حمومه
دوست من از بالای در داشته میرفته بالا ک در باغسونو باز کنه شوهرشم دستاشو قلاب گرفته بوده ک زنس بره بالا یهو دختره میفته زارررت میگوزه میگف نامزدم ب روش نیورد و خودم مرررردم از خجالت،بنظرمن اگه نانزدش میخندید بهترمیشد دوتایی میخندیدن
عقد بودیم. شوهرم خوابیده بود روم داشتیم همو میبوسیدیم پسر خالم اومد تو اتاقم(7سالشه)درو ک باز کرد خالمم ما رو دید خیلی صحنه بدی بود خالم داد زد حسیییییین. ما هم تو شک بودیم. من از بس هول شدم از شوهرم معذرت خواهی میکردم
دوستم تعریف میکرد نصف شب درحال انجام عملیات بودن خونشونم واحد بالای خونه پدرسوهرشه میگفت تو کوچه دعوا شد صدا مرده شبیه شوهرش بوده مادرشوهرش فکر میکنه پسرشه تندی میاد بالا که به عروسش بگه محمد تو کوچه داره دعوا میکنه درو که یهو باز میکنه اونا باهم لخت چش تو چش میشن زنه هم رو مرده نشسته بود😑
طولانیه الان حس تایپش نیست 😂
منم تو عقد شوهرم خونمون بود مامانم چرت زده بود ما انقدر باهم شوخی کردیم یواش یواش میخندیدیم مامانم که بیدارشد گفت پچ پچ های شما نذاشت یذره بخوابم 😁😁ازخجالت سرخ شدیم
خیلی بده ولی میگم عقد بودیم.شوهرم میخاس بره سرکار و گف بیا باهم بریم حموم.رفتیم داخل و........ـ داداشمم ۸سالشه اومد برامون میوه بیاره در زده ما نفهمیدیم دیگ درو باز کرده اومده داخل در حمومم نیمه باز بود چون من گرمم میشه.دیگ خلاصه یهو صدا داداشم اومد ک گف منم میخام شنا کنم ما وحشت کردیم خخخ.پاهای شوهرمو دیده ک عقب جلو میره (بالا بود و درحال انجام عملیات)فک کرده داره شنا ورزشی میره😣دیگ من جیغ زدم صدای منم فهمید بدم میگف عع باهم رفتین حموم و... انقد ماسمالیش کردیم ...بدم رفتم ب مامانم موضوعو گفتم ک اگ داداشم جلو بابام سوتی داد مامانم حواسش باشه
انقد از سوتیای نامزدیتون گفتین فوبیا گرفتم 😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
