2777
2789
یه مثال ساده شما که مادرشوهر خوبی تو یه جمعی بشینی یه چیزی تارف کنن ولی به شما تارف نکن بی احترامی ب ...

آفرین دقیقن مثل مهمونیه چند وقت پیش که ما خونشون بودیم

من از درون گریه کردم

آدم خیلی تحقیر میشه

 خدایا شکرت*

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میترسم چنتا ازکاراشو بگم فحش بنویسن نثارکنن  چون قبلا نوشتم وتاپیک زدم متاسفانه همه حتی شوهرمم ...

ای وایی چه عجیب

صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ   سوره بقره آیه ۱۸                       ((لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ)) 

مادر شوهرم توی یه شهر دیگه زندگی میکنه وقتی چهارسال پیش مامانم فوت شده بود شوهرم رفته بود دنبال شون بیارتشون مراسم مامانم.  شوهرم برده بود خونه  پسر دایی شوهر م همون موقع که بریم بهش تبریک بگیم و باید بهش کادو بدی چون دو روز قبلش عروسیش بوده.  یعنی هیچ وقت فراموشم نمیشه.  در صورتیکه تنها کسی بین عروساش تحویلش میگرفت من بودم.  بخدا شوهرم بیمش کرده.  هر دو سه سال یه بار میفرستش مشهد.  خودمون فقط یه بار رفتیم مشهد.  تازه اون موقع هم کلی ناراحت بود من و با خودتون نبردین.  منم گفتم دیگه هیچ وقت نمیرم مشهد.  

میدونید مادر شوهر من خیلی حرفهای زد که دلم رو میسوزوندشادابی ام رو گرفت ومن هرگز ابن کار رو با عروسم انجام نمیدم چون این دنیا محل گذره یه خوبی میمونه ویه بدی .......تا خوبی هست چرا بدی چرا دل شکستن چرا تهمت وافترا چراخودخواهی .........با این کارها فقط خودمان را سبک میکنیم وزندگی دونفر رو خراب

لطفا برای شادی روح همسرعزیزم یه صلوات بفرستید ان شاءالله درزندگی خوشبخت وسلامت وعاقبت بخیربشین ......الهی آمین 

ای خداا..میفهممتون تک تکتونو..بخدا دلم خونه..بچه ها من هرکاری میکنم دوسم ندارن و اینو نشون میدن..پنشنبه شبا میرفتیم خونشون اما از ماه رمضون که خواهرشوهرم جلو جم بهم گف خفه شو قط کردیم پریشب پدرشوهرم زنگ زد خانمم غذا پخته نمیاین گفتم ببخشید بابا نمیشه بیایم یکم داد زد قط کرد بعد باهمسرم تماس گرفته بود و سرش داد زده بود و قطع کذده بود منم باشوهرم بحث گرفتم پدرمادرته دلشونو نشکونیم پاشو بریم خلاصه رفتیم من کلی عذرخواهی کردم اونام گغتن اصلا مهم نیست بیاین نیاین.نیم ساعت نشستیم بقران مجید از لحظه ورود به حیاط خواهرشوهرم بدو رفت دسشویی و تا نیم ساعت درنیومده بود تا اینکه شوهرم گف شام نمیخوریم پاشو بریم..پاشدیم بیایم خدافظی میکردیم مادرشوهرم گف توی مجردیت نذاشتم بی عرضه بگردی اما الان شلوار پاره تنته ببین مشکل از کیه..

نمیفهنه پول نداریم   یاعلی چقد نوشتم..

هرجا روم،هرکس که بینم از خویش پرسم آیا دوباره فرصت دیدار یابم؟یا این نگاه آخرین است؟

مادرشوهرمن خیلی خوبه اینقدرخوبه که اولین بارکه منودیدبرگشت گفت بزرگترین اشتباهمون اومدن به خواستگاری توبود.دلم میخوادبزنم خفه ش کنم.قیافه ش هم مظلوم میگیره همه میگن توبدی اون خوبه زنیکه موذی

بالاخره منم مامان شدم.روز11اردیبهشت 1398 دخترکوچولوی من ساعت16و35 دقیقه به دنیا اومد😍😍😍
ای خداا..میفهممتون تک تکتونو..بخدا دلم خونه..بچه ها من هرکاری میکنم دوسم ندارن و اینو نشون میدن..پنش ...

دقیقاهمین مشکلاتومن دارم.بااین تفاوت که خواهرشوهرمن بهم گفت تو ج.ن.د.ه هستی

بالاخره منم مامان شدم.روز11اردیبهشت 1398 دخترکوچولوی من ساعت16و35 دقیقه به دنیا اومد😍😍😍
میدونید مادر شوهر من خیلی حرفهای زد که دلم رو میسوزوندشادابی ام رو گرفت ومن هرگز ابن کار رو با عروسم ...

من همش به مامانم میگم مامان توروبه خداقسمت میدم یه روزعروس دارشدی ازگل کمتربهشون نگومن دارم عذاب میکشم نذارنفرینشون پشت سرت باشه

بالاخره منم مامان شدم.روز11اردیبهشت 1398 دخترکوچولوی من ساعت16و35 دقیقه به دنیا اومد😍😍😍
بدیش اینه که جلو کسی خیلی خودشو خوب نشون میده 

وای اینو گفتی همه ی کاراش یادم افتاد ی لحظه عصبی شدم 

گروه آبی تاعید ۱۰ کیلو کم میکنم وزن اولیه:۷۶ وزن هدف:۶۶ تاپیک بامداد خمار
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بارداری

maleka12378 | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز