2777
2789
عنوان

دوری از خانواده

214 بازدید | 10 پست

دوستای عزیز، نامزدم کارش توی شهر خودمون جور نشده.اما تا یکماه آینده توی شهر خودشون که سه ساعت از ما فاصله داره کارش جور میشه..

حس میکنم از پیش خانواده ام برم ،خانواده ام تنها میشن.البته یه خواهر دبیرستانی دارم پیششون.عذاب وجدان دارم..نامزد با سر زدن من به خانواده ام اصلا مشکل نداره..خواهرمم دور ازدواج کرد.ده ساعت فاصله داره.

حس میکنم اینجوری در حق پدر و مادرم کم میزارم.نظر شما چیه؟ ممنونم از راهنماییتون.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باردارم چون راهم دوره هیچکس نیس اب دستم بده چ روزایی ک تا شب گشنه بودم جون پا شدن نداشتم

الهی...خانواده همسرتون هم نیستن؟من بیشتر واسه پدر و مادرم نگرانم تا خودم..

الهی...خانواده همسرتون هم نیستن؟من بیشتر واسه پدر و مادرم نگرانم تا خودم..

تو ساختمون مادرشوهرم هستم اونم تا شب سر کاره باهاشم راحت نیسم. مادر منم از وقتی رفتم پیر شده با اونکه خواهر برادرم هستن. بنظرم نرو راه دور . الان بچم بیاد فوقش مادرم یک ماه بیاد بقیشو چیکار کنم دست تنها 

برا ارامشم یه صلوات میفرستی
نون و اجر بخور توشهر خودت باش با اونکه همسرم تکه و مثل اون ب نظرم پیدا نمیشه بازم پسیمونم از ازدواج ...

منم از این حس پشیمونی میترسم..امشب حسم به نامزدم گفتم گفت من از خدام بود که شهر شما کارم جور بشه که تو دغدغه ای نداشته باشی اما بهت قول میدم نزارم دلتنگی کنی..گفت سن ما جوری نیست که بشه خیلی صبر کرد..من ۳۳ سالمه و اون ۳۸ سال...خیلی هم دوست داریم همو..

منم از این حس پشیمونی میترسم..امشب حسم به نامزدم گفتم گفت من از خدام بود که شهر شما کارم جور بشه که ...

شوهر منم برام کم نمیزاره همه کار میکنه دلتنگ نشم هر دوهفته منو میبرد خونه مادرم ولی بازم نتونسم ب ارامش برسم. فکر کنن اگه مادرم چیزیش بشه چقدر خودمو سرزنش میکنم ک م تنهاش گذاشتم . من متولد ۷۲هستم

برا ارامشم یه صلوات میفرستی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز