سلام دوستان خیلی از مشکل مادر شوهر وخواهرشوهر باعروس شنیدیم وتجربه کردیم.حالا کیا با خانواده خودشون
مشکل دارن.منکه خانوادم کاری بام کردن که هیچ مادرشوهر یاخواهرشوهری باعروس نمیکنه
چیکارت کردن
من من
چیکار کردن؟🤔
هراز گاهی بابام یه چیزایی میگه ولی نه دیگه اینقد وحشتناک
من مامانم خیلی اذیتم کرده و الان هم قطع رابطه هستیم
چی کار گردن پگه؟
بااینکه شوهرم براشون خونه ساخته وقتایی که دستشون خالی بوده بهشون پول داده اصلا وابدا فکرنمیکردم یه روز خودمو ازاون خونه بیرون کنن اصلا برام قابل هضم نیست
همیشه شوهرم بهشون میرسید هواشونو داشت توهمه مشکلاتشون پشتشون بود برای برادرام همه خونه ساخت چون میگفت منکه خانوادم خوب نیستن حداقل توکه خانوادت خوبن بااین کارا پشت خودمون و بچمون هستن.الان نمیتونم باشوهرم درمیون بزارم ولی دارم سکته میزنم
بچم کوچیکه وقتی بترسه تشنج میکنه.چون هنوز توخونه پیشش دعوا نکردیم اصلا باصدای بلند پیشش حرف نزدیم.امروز رفتم خونه پدری.داداشم داشت بلندبلند دعوا میکرد من بهش تذکر دادم که بچم مریضه میترسه دچارحمله میشه.اما باکمال پر رویی ازخونه بیرونم کرد.گفت اگه ناراحتی دیگه نیا
ولی چون انتظارشو نداشتم به روش آوردم که این خونه هارو شوهرمن ساخته وحالا خودمو ازخونه بیرون میکنی؟ باورتون نمیشه چکارکرد......
نمیتونم بهش فکر کنم یا فکر نکنم.نمیتونم باکسی درمیون بزارم.فکرش مثل خوره به جونم افتاده.
بچم بغلم بود باچاقو حمله کرد طرفم.همه گرفتنش ولی آروم نمیشد باپای برهنه بخاطربچم دویدم توکوچه وایسادم یه چادر ویه جفت دمپایی ازهمسایمون گرفتم واومدم خونمون.کیف ولباسام و شیرخشک وشیشه و..همه وسایلم موند اونجا
بخدا طوری نگفتم که ناراحت بشه آروم گفتم بچه مریضه یه کم صداتو بیار پایین.آخه حرکاتش عادی نیست.رفیق بازه شاید اعتیاد پیداکرده.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
