2777
2789
عنوان

اعتمادم ب شوهرم و از دست دادم

4741 بازدید | 111 پست

سلام دوستان من این چندروز خیلی اتفاقای بدی واسم افتاد دیگه نمیتونم ب شوهرم اعتماد کنم بنظرتون چکارکنم؟ 

زندگی را کسی تلخ کرد برام ک همه کس بود برام

چی شده

ای ساقی دشت کربلا امدم پابوست میگن بابالحواج هستی آقا نظری کن تورو به حق مادرت ام البنین تورو به حق ناامیدیت که نتونستی آب ببری خمیه میدونی نا امیدی چه دردی داره نا امیدم نکن نزار بگن رفت پیش عباس و حسین اونجام ردش کردن مولای من نظری کن آقا دامن من و همه منتظرا رو سبز کن آمین 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من توی تاپیکهای قبلی نوشتم ک منو شوهرم 4 سال باهم دوست بودیم 3 ساله ازدواج کردیم همه چیز خوب بود بعد از عیدی تغیر کرد یه هفته خوب بود یک هفته بد 

زندگی را کسی تلخ کرد برام ک همه کس بود برام

بعد هفته پیش هم از صبحش جواب منو نمیداد هرچی ز میزدم ظهر ک اومد خونه خیلی جدی گفت خوشم نمیاد ازت که جوابتو بدم منم هیچی نگفتم فقط قهرکردم،،،،، اومدم تاپیک زدم بعضیا گفتن داره خیانت میکنه من گفتم نه اندازه چشمام بهش اعتماد دارم چون هروقت اینجور چیزایی میشنوه میگه من سمت کسی نمیرم چون یکیم میاد سمت زن من

زندگی را کسی تلخ کرد برام ک همه کس بود برام

بعد ما جمعه قراربود بریم باغمون من رفتم ولی اصلا محلش ندادم حتی یک کلمه حرفم نزدم شبش ک اومدیم خونه اومد منت کشی و ببخشید و اینا اشتی کردیم..

زندگی را کسی تلخ کرد برام ک همه کس بود برام

شد شنبه رمث روزای قبل صبحانشو خورد رفت سرکارش تااینکه شد ساعتا 12 زنگ زد گفت من با پوریا (یکی از دوستای خانوادگی) میخام برم سر باغشون نوبت ابیاریشونه تنهاس میرم همراش. گفتم نهار درست کردم بیا نهارتو بخور برو یا بیا برا جفتتون بکشم ببر گفت نمیخاد بیرون یه چیزی میخریم تو غذاتو بخور

زندگی را کسی تلخ کرد برام ک همه کس بود برام

خانما هروقت بودید لایک کنین تا بزارم بقیشو چون ب کمکتون احتیاج دارم اینجوری کسی نیست حس میکنم الکی دارم مینویسم و کسی کمکم نیست

زندگی را کسی تلخ کرد برام ک همه کس بود برام
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز