خیلی از خواهر شوهرم گفتم ک کلا روی من حساس شده و حسادت شدید شدید ک همه اطرافیان هم متوجه شدن و میگن (چ فامیلای خودم چ فامیلای شوهرم و حتی فامیلای شوهر خواهر شوهرم)
من توی عقد هستم و هر موقع خونشون رفتم خدایی همه چی خوردم و کمکش کردم توی چیدمان و کلی تشکر بابت پذیراییش کردم همیشه
ولی تا الان 3 مرتبه پیش اومده من آشپزی کردم خونه مادرشوهرم اونام بودن هر سه مرتبه غذا نخورده و نزاشته شوهرشم از اون غذا بخوره . ی چیز دیگه میخورن آخر سر هم ب زور بقیه ی تیکه از غذای پخت من میخوره و میگه دوس نداشتیم
ب نظرتون این سری رفتم خونش واکنشم چی باشه؟
خیلی ناراحت شدم از این کارش . خیلی بی احترامی بزرگیه بنظرم