سلام همگی ،من 25هفتمه و تو دوران بارداری پر خطری هستم از لحاظ اینکه بچم پایینه و سرکلازم کردم،و باید بگم ک مشترک هستیم با مادر شوهرم ،تو این مدت چه مادرم چه شوهرم چه مادر شوهرم الحمدلله خیلی هوامو داشتن و دارن ولی از وقتیکه مراقبت بارداری دکتر بهم داده شوهرم و مادر شوهرم خیلی توقعاتشون از مادرم رفته بالا و فقط به من غر میزنن ک چرا کم میاد اینجا چرا یک ساعت دوساعت میادا میره چرا واست غذا درست حسابی نمیارن چرا میوه نمیارن مادر منم یه سر هزار سودا تا همین الانشم خیلی واسم زحمت کشیده،هرچیم بخوام هم مادرشوهرم هم شوهرم فراهم میکنن من خودم یکم بد غذام مثلا غذا ظهرا دیگه نمیتونم شب بخورم،از اونور هعی میگن یه وعدشو هرچی میخوای بگو مامانت واسن بیاره یا بیان اینجا واست درست کنه،بعد من هعی طرفداری مامانمو میکنم ک چرا انقدر گیرین روی مامان من هر کاری تونسته تا الان کرده بعد بحثمون میشه ،میگین چیکار کنم،رومم نمیشه ک راحت اینارا ب مامانم بگم ک ،چیکار کنم من آخه ،این وسط گیر کردم
😍خدا روزی رسان شکست ناپذیر من است و هم اکنون مبالغ هنگفت پول در پناه لطف الهی و به شیوه هایی عالی به من میرسد😍😍😍😍😍😍😍 گاهی هیچکسی رو نداشته باشی بهتره !!! باور کن بعضیا تنهاترت میکنن 🌹🌹🌹
ب شوهرت بگو بچه ی ما دوتاست و هیچکس هیج وظیفه ای نداره ک کمک کنه ن مادرت ن مادرم و اگه کاری میکنن از روی لطف و ب مادرشوهرتم بگو ک شما لطف میکنید کمک میکنید ولی با این حرفاتون منت میذارید سرم و اینو دوس ندارم و تامام😊😊
اخه همین ،منم میگم خب نمیتونه بیاد اخه چه توقعیه شما دارین،هعی تهدید هعی اعصاب خوردی ک نه من حسابیییی صبر میکنم،بعد یدفعه عصابی میشم بعد بد میشه،میگم اخه چرا تو این دوران اعصاب منو واسه اومدن یا نیومدن مامانم خورد میکنی ،
ب شوهرت بگو بچه ی ما دوتاست و هیچکس هیج وظیفه ای نداره ک کمک کنه ن مادرت ن مادرم و اگه کاری میکنن از ...
مادر شوهرم سنش بالاست خیلی از پلا واسه من پایین میاد در صورتیکه من قسمش میدم میگم اقا نیا ک بعد نگین من همه کارتا کردم ،ولی هعی میادا میره ،بعدشوهرم میگه این مامانه من با این سنش همه کاری کرده واسه تو ،منم تهش میگم تو خیلی چشم سفیدی ،مامان منم همه کاری کرده واسم فقط نمیبینی
مادر شوهرم سنش بالاست خیلی از پلا واسه من پایین میاد در صورتیکه من قسمش میدم میگم اقا نیا ک بعد نگین ...
مامان خانومه اینو نگو بدتر زندگیت خراب میشه😊جلوی شوهرت از مادر شوهرت بخواه نیاد و بعد همون لحظه ب همسرت بگو شما بهش بگو و ببین من انتظاری از کسی ندارم و ایشون خودش دوس داره کسی هم ک یکاریو دوس داره گلایه نمیکنه از انجامش
چه زشت چطور روشون میشه بگن تو هم بگو مامانم در حد توانش داره میرسه بهم و بیشتر از این نمیتونه بزار ...
د ناراحتیم اینکه خیلی چشم سفیدن بخدا من مامانم تنهایی دست تنها از عقد و جهیزیه و سیسمونی گرفته تا همین الانه بهترین کارا را واسم کرده و حتی واسه دامادشم کرده ولی بدیه زندگیه نا اینکه مثلا شوهرم گوشی نیستا اصلا ولی بعضی مواقع حرفا مادرش روش تاثییییییر میذاره
مامان خانومه اینو نگو بدتر زندگیت خراب میشه😊جلوی شوهرت از مادر شوهرت بخواه نیاد و بعد همون لحظه ب ه ...
انقدر میگه مادرشوهرم ک مثلا فلانی حامله بود مامانش نه ماه بردش خونش کارای ک من دارم میکنما هیچ مادرشوهری نمیکنه،منم هزار بار گفتک جلو شوهرم ک شما لطف میکنین ،ولی دیگه خواهشا کاری نکینن واسک ک بعدم هعی بخواین بگین،من و شوهرم از عهده زندگیمون برمیایم،بعد میگن اگه مشترک نبودیم ک تا الان حاملگیت نمی کشید تا این ماه