2777
2789
عنوان

لاغرشو.....

1186 بازدید | 19 پست

دوستای عزیز از امروز صبح تصمیم گرفتم لاغرشم هر کی دوسداره با من همراه بشه......

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شاید باورتون نشه ولی تو ماه رمضان ۲ کیلو کم کردم 

اصلا کلی ذوق کردم😁هرسال دو کیلو اضافه میکردم

 اسرار ازل را نه تو دانی و نه من                                 وین حرف معما نه تو خوانی و نه من                       هست از پس پرده گفتگوی من و تو                            چون پرده برافتد ، نه تو مانی و نه من                            📖 #ترانه_های_خیام                                              ✍🏻#صادق_هدایت

دوستایی ک با من همراه میشیدمن قبلا 10 کیلو کم کردم دارو فقط الکارنتین و مولتی ویتامین استفاده میکنم پستامو هم بخونید کالری همخاستید بدونید چنده من بلدم خلاصه کنار هم با راهنماییای هم با انگیزه میشیم و از دست چربیای مزاحم راحت میشیم  

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم

 چرا با وجود تصمیم و انگیزه شدید نمیتونید وزنتون رو کم کنید؟!

برای کاهش وزن نکته ی مهم و اساسی تصمیم گیری, انگیزه و اراده است! داشتن برنامه مدون و اهداف کوتاه و بلند مدت روند لاغری رو به ما نشون میده و ما رو تو مسیر رژیم و ورزش و کالری سوزی جلو میبره اما اون چیزی که حقیقتا موجب کاهش وزن میشه تصمیمات در لحظه ی وسوسه است... 

من برنامه میریزم، تقویم بر میدارم، وزن و سایز یادداشت میکنه و طبق رژیم و ورزش خاصی در افکارم به کاهش وزن فکر میکنم و خوشحال از شروع تصمیمم پیش میرم ولی ناگهان یه قرمه سبزی؛ یه بستنی، یه خوراکی خوشمزه منو به قدری وسوسه میکنه که اصلا رژیم یادم میره و نمیتونم از اون خوراکی بگذرم!!! این مشکل اصلی تمام اشخاصیه که تصمیم به کاهش وزن دارن و اون لحظه ی وسوسه است که  همه چیز رو خراب میکنه!

در طول روز ما چندین بار این حالت رو تجربه میکنیم, مهم اینه که بتونی تو اون لحظه جلوی خودت رو بگیری! خیلی وقتا با اشخاصی روبرو میشی که میگن من هیچ رژیمی نگرفتم و طبق هیچ اصولی قدم بر نداشتم ولی فقط با کم خوری 10 کیلو کاهش وزن داشتم!!! این دقیقا همونجاست! این آدما نقطه ی وسوسه رو پیدا کردن و تونستن کنترلش کنن.

حالا مثال واقعی میزنم...

من دیروز با چندتا از دوستام رفتم کوه... وقتی حدود 10 صبح به بالای کوه رسیدیم بساط املت اومد وسط... روغن، رب، تخم مرغ، نمک و نون به مقدار نا معلوم! همه گرسنه بودن و به شدت میخوردن, حالا من یه لقمه زدم! ( لحظه ی وسوسه: 1. بقیه زیاد میخورن پس اشکال نداره تو هم بخوری 2. کلی کوهنوردی کردی و کالری سوزوندی 3. املتش واقعا خوشمزه است و تو خیلی وقته املتی به این چربی اونم رو آتیش نخوردی) همین 3 تا دلیل باعث میشه من مطمئن بشم میتونم از اون املت بخورم, دلایل دیگه ای مثل اینکه یه باره همیشه که نیست و ... هم البته این وسط خیلی وسوسه کننده است البته! اما من میدونم نباید اسیر این وسوسه بشم و کناری میشینم و چاییمو با یه حبه قند میخورم... بچه ها ببینید اینکه شب میخواید بخوابید تصمیم بگیرید که از فردا رژیمی باشید خیلی مهمه؛ اما اینکه تو لحظه ی وسوسه بتونید رژیمی باشید کلید اصلی کاهش وزن... مشکل تمام کسایی که نمی تونم رژیم و رعایت بکنن اینه که تو لحظه ی وسوسه عنان از کف میدن و بعدش هی افسوس و ناراحتی...

حالا وقت ناهار شده و جوجه کباب داریم, همه دارن جوجه کبابشون رو با نون سنگک و گوجه کبابی و پیاز میخورن! منم جوجه رو با گوجه کبابی خالی میخورم... ( وسوسه نون سنگک و رد میکنم).

من اون بالا میوه و شیرینی نخوردم و از بین آجیل ها فقط چندتا دونه مغز خوردم چون میخواستم اینارو نگه دارم واسه بعد از ظهر که میریم خونه مامان بزرگم...

حالا ما کوه و اومدیم پایین و برگشتیم خونه! به طبع از زمان ناهار که حدود ساعت 1 خوردیم تا 4 و نیم بعد از ظهر که رسیدم خونه گرسنم شده! یه گوجه+ یه خیار+ یه لیوان آب به همراه تخم شربتی ریحون...

میریم خونه مامان بزرگم و ساعت 6 غروب؛ چایی با یه کیک یزدی به همراه یه تیکه کاکائو قهوه و نصف سیب متوسط به همراه نصف پرتقال متوسط خوردم, حالا مامانی میره برای همه یه کاسه بستنی میاره؛ من وسوسه میشم, و افکاری مثل اینکه اولین بستی امساله بخور, یه ذره است چیزی که نیست, امروز خیلی به خودت سخت گرفتی میاد سراغم ولی من اصلا بهشون توجه نمیکنم و لحظه ی وسوسه رو با موفقیت پشت سر میزارم...

و بعدش که برگشتیم خونه تا لحظه ی خواب 2 تا چایی با سه تا خرما خوردم...

تو لحظه ی وسوسه به یاد همه برنامه ها, امیدها و تصمیماتی که داشتید بیوفتید، خیلی وقتا یه چیز پر کالری میخورم و دقیقا وسط خوردنش یادم میوفته که این خوراکی هیچ سودی واسه بدنم نداره و سراسر کالریه گلاب بروتون سریع میرم از دهنم درش میارم و میندازمش تو سطل آشغال! اگه زمان خوردن یه دفعه به خودتون اومدید به هوای اینکه دیگه کار از کار گذشت به خوردن ادامه ندید؛ ازش دست بکشید و ولش کنید...

چاقی خیلی بده, خیلییییییییی.... خودتون رو از شرش خلاص کنید ...

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم

شنبه رو بیخیال هر کی میخواد همراه باشه از الان شروع کنه اون شنبه هیچوقت نمیاد  

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم

بی انگیزه ی چاق

وقت ناهار؛ میشینی سر میز یا پا سفره، یه کمی برنج میکشی و روش خورشت میریزی؛ با سالاد یا ماست؛ و مشغول خوردن میشی؛ تموم که میشه هنوز سیر نشدی؛ ولی با خودت میگی هنوز جا دارم واسه کشیدن و خوردن، این حالت دوباره و سه باره تکرار میشه، سنگین شدی و مقدار زیادی غذا خوردی؛ چرب و بی اندازه! 

پا که میشی بساط و جمع کنی، چشمت از تو آینه می افته به خودت، رو در یخچال اتفاقی چهرتو میبینی؛ صورت پف کردت ، شکم ور قلمبیدت؛ باس ن گندت، یه لحظه از خودت عقت میگیره، ناراحتیه شدیدی برت غلبه میکنه، دلت می خواد از دست خودت، از دست پر خوریت فریاد بزنی؛ زجه بزنی و دیگه هیچی نخوری تا لاغر بشی و از این شکل و شمایل احمقانه ای که واسه خودت ساختی در بیای. به نظر کاملا مصمم میای، طوری که انگار دیگه هیچی نمی تونه تورو از هدفت دور کنه، شدیدا دپرسی و دیگه شوخی نداری؛ خیلی جدی و با انگیزه.

چند ساعت بعد؛ وقت شام؛ میشینی سر میز یا پا سفره، یه کمی برنج میکشی و روش خورشت میریزی؛ با سالاد یا ماست؛ و مشغول خوردن میشی؛ تموم که میشه هنوز سیر نشدی؛ ولی با خودت میگی هنوز جا دارم واسه کشیدن و خوردن، این حالت دوباره و سه باره تکرار میشه، سنگین شدی و مقدار زیادی غذا خوردی؛ چرب و بی اندازه! 

پا که میشی بساط و جمع کنی، چشمت از تو آینه می افته به خودت، رو در یخچال اتفاقی چهرتو میبینی؛ صورت پف کردت ، شکم ور قلمبیدت؛ باس ن گندت، یه لحظه از خودت عقت میگیره، ناراحتیه شدیدی برت غلبه میکنه، دلت می خواد از دست خودت، از دست پر خوریت فریاد بزنی؛ زجه بزنی و دیگه هیچی نخوری تا لاغر بشی و از این شکل و شمایل احمقانه ای که واسه خودت ساختی در بیای. به نظر کاملا مصمم میای، طوری که انگار دیگه هیچی نمی تونه تورو از هدفت دور کنه، شدیدا دپرسی و دیگه شوخی نداری؛ خیلی جدی و با انگیزه.

این ماجرا هفته هاست؛ ماه هاست یا حتی سالهاست که داره واسه تو تکرار میشه، وقتی سیری با انگیزه ای ولی وقتی گرسنه میشی دیگه هیچی حالیت نیست! از خود بی خود! ولی عزیزم به خود آی...

تو در زمان بدی انگیزه میگیری؛ و در زمان بدی انگیزتو از دست میدی! واسه همین داشتن این انگیزه هیچ کمکی به تو نکرده جز اینکه اعصابتو بهم ریخته.

تو میری تو خیابون، یه دختری از جلوت رد میشه، بسی خوشگل و خوش اندام و خوش تیپه ، تو بهش نگاه میکنی و با خودت میگی منم باید این شکلی بشم؛ باید لاغر بشم، باید خوشتیپ بشم... کاملا جدی و استوار، کارت بیرون تموم میشه و میای خونه، رو گاز قابلمه برنج و قرمه سبزی رو میبینی، تو افکارت و انگیزتو و حسرتی که ۱ ساعت پیش تو خیابون داشتی فراموش میکنی، میشینی و می کشی و می خوری.

تو پای تی وی نشستی، داری شو میبینی، یه دفعه یه شو نشون میده از خواننده خزو خیل که داره خودشو جر میده واسه یه دختره!‌ دختره اندامش خوبه، به مایو پوشیده قر میده، یه لحظه احساس میکنی دختره داره این کارا رو میکنه که حرص تورو در بیاره! اصلا داره با اندامش به تو دهن کجی می کنه! تو با سوادی؛ با شعوری؛ پاکی؛ خانواده داری؛ اونوقت انگاری اون دختره با اون اندام و حرکاتش تو دوربین زول میزنه و با یه لبخنده چندش آوری بهت میگه تو هیچی نیستی! هیچکی تورو دوست نخواهد داشت؛ هیچ کس واسه تو با اون هیکله مسخره ات آواز نمی خونه، تحویلت نمی گیری؛ نمی بینتت! تو عصبی میشی، بهم میریزی، و انگیزت در بالاترین نقطه نمودارت قرار میگیره؛ اما ۲ ساعت بعد؛ سر شام، دیگه از اون دختره و انگیزه تو خبری نیست؛ فراموش میکنی، میشینی و می کشی و می خوری.

میری خرید لباس، هیچی سایزت نیست، اونایی هم که هست بد شکل و آشغاله؛ از فروشنده مخصوصا اگه پسر باشه و صد البته جوون بسی خجالت میکشی موقع گفتن سایزت! تو اتاق پررو جا تنگه، به شدت عرق کردی، و لباسا به زور تنت میره، انقدر تنگه که موقع در آوردنش می ترسی که هر لحظه جر بخوره و مجبور بشی پولشو بدی! تمام مدت به خودت فحش میدی، و قسم می خوری که این بار دیگه جدی و با انگیزه خواهی بود؛ اما درست زمانی که غذا رو میبینی  فراموش میکنی، میشینی و می کشی و می خوری.

این حالت واسه تو بارها تکرار میشه، تو هر مهمونی؛ موقع خرید هر نوع لباس؛ مقایسه خودت با دیگران، دیدن افراد دیگه؛ هر بار که میری جلو آینه و ....

اما تو آدم بشو نیستی! حالا باید چی کار کرد!؟؟؟

انگیزه شناسی! یعنی در زمان درست و به موقع موتور انگیزه خودتو روشن کن! دلایل انگیزه خودت رو پیدا کن، هر چی که هست، یه لباسی که خیلی خوشگله، خیلی هم رنگش بهت میاد ولی کوچیکته، فلان خواننده یا بازیگر یا ... که هر وقت شوهرت، نامزدت، یا دوست پسرت میبینتش چشماش زوم میشه روش و تو رو از ته دل می رنجونه و عذاب میده، هر چیزی، هر مساله ای، هر حرفی، یا هر شخصی که تورو در در بالاترین سطح انگیزت قرار میده؛ سریع پیداش کن، و ۱ دونه از عکساشو، حرفاشو  و .... بذار جلو نظرت، رو در یخچال؛ در کمد، یا هرجایی که باید ازش بگذری واسه رسیدن به غذا؛ اون چیزی رو انتخاب کن که بیشتر از همه زجرت میده، و بذارش جلو چشمت، جایی که وقتی که از خواب پا میشی ببینیش و یادت بیوفته گرفتاریت.

فلان خواننده رو هر وقت میبینی اعصابت از اندامش بهم میریزه، از اونکه تو چقدر چاقی و اون چقدر خوش هیکل! عکسشو پیرینت کن بزن رو یخچال! یه دفعه شوهرت بهت گفته هیکل گندت و بکش اونور و تو از صمیم قلبت آزرده شدی؟ یه کاغذ بردار و روش بنویس؛ هیکل گندت و بکش اونور و بزن رو در اتاقت! هیچ صحنه ای به اندازه دیدن اندام خودت آزارت نمی ده؛ خونتو پر کن آینه!

ببین؛ انگیزه شناسی کن، اول ببین چی بیشتر از همه بهت انگیزه میده واسه نخوردن، و وزن کم کردن؛ بعد اون و در جایی قرار بده که زمان درستی بیاد جلو نظرت؛ یعنی وقتی که گرسنه ای! 


هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم

آیا می خواهید انگیزه خود را در لاغر شدن افزایش دهید؟ 

-   یکی از راههای حفظ اراده و انگیزه ،  فکر کردن مداوم  به هدف نهایی و فواید  آن است یعنی رسیدن به سلامتی،شادابی ، جوانی و زیبایی  در چند ماه آینده  .

-   سایزی که به آن خواهید رسید را جلوی چشم داشته باشید.

-   انگیزه روز اول را به یاد داشته باشید .  

-   قبل از خواب و بلافاصله بعد از چشم باز کردن جملات تاکیدی را فراموش نکنید .
مانند : خدایا کمکم کن تا رسیدن به وزن مطلوب ، اراده قوی خود را حفظ کنم .

-   هر لحظه به ضررهای چاقی فکر کنید .

-   هر لحظه به فواید کاهش وزن فکر کنید .

-   -   در نظر گرفتن اهداف كوتاه مدت؛ پس از كاهش تدریجی وزن، در نظر گرفتن اهداف كوتاه مدت می‌تواند برای تغذیه صحیح شروعی تدریجی باشد مثل، كاهش وزن تدریجی یا انجام تغییرات كوچك در وعده‌های روزانه.

-    یادداشت كردن تغییرات؛یادداشت كردن تغییرات مثبت و مرور آن‌ها به شخص انرژی مجدد می‌دهد و باعث تشویق او به ادامه راه می‌شود. این مسئله برای افرادی كه قصد كاهش وزن دارند كمك خوبی است.

-    پیدا كردن رقیب و یا الگوی مقایسه در این راه؛تجربه نشان داده داشتن رقیب  در ایجاد انگیزه برای شخص بسیار نتیجه بخش بوده است. به عنوان مثال زوج هایی که برای کاهش وزن با یکدیگر اقدام به رژیم گرفتن می کنند ، موفق تر از حالت انفرادی عمل می کنند .

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم
مننننن. سه چار کیلو میخوام کم شم


پستامو بخون بعد میگی چجوری شروع کنم؟ خیلی اسونه صبحانه سیب بخور ناهار غذایی ک چرب نباشه هر چی روزای قبل میخوردی حالا دو قاشق کم کن اینو ی هفته ادامه بده

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم
منم دوست دارم ولی نمیتونم رژیم سخت بگیرم


رزیمش سخت نیست هرچی روزای دیگه میخوری همون ولی چربی و شیرینی رو کم کن و دو قاشق کم کن ازش برا هفته اولت

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم
مننننننن

پستامو بخون بعد میگی چجوری شروع کنم؟ خیلی اسونه صبحانه سیب بخور ناهار غذایی ک چرب نباشه هر چی روزای قبل میخوردی حالا دو قاشق کم کن اینو ی هفته ادامه بده

هر کی دوسداره لاغر بشه   و بسی خوشکلو خوش اندام بشه  یه سر به تاپیکم بزنه   و مطالبو بخونه لینک = آدرس تاپیکم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز