بچه ها یکی از دوستام یهو گذاشته از ایران رفته ترکیه..با یه پسر افغانی ازدواج کنه..یعنی از خونه فرار کرده..من امروز بهش پیغام دادم بگم هفته دیگه زایمان دارم ..دیدم نوشت ایران نیستم دو روز عقد کرده..جا خوردم ..شوکه ام..میترسم با این وضعیت من خانوادش بریزن دم خونه من بگن تو میدونستی و...منو نکش کلانتری..تو عمرم نرفتم..با هم همکار بودیم ..بعد من ازدواج کردم ..تلفنی در تماس بودیم..حتی تلفن خونشونم نداشتم و حتی ادرس خونشون..کلا هنگ کردم..چه کنم؟؟؟؟؟
واااا به شما چه رفته زن یکی دیگ شده خونوادش تو خونه نفهمیدن داره میره شما میخواستی با خبر باش ...
خانواده من خیلی شلوغ کنن...الان میگن تو اصلا با اون چیکار داشتی...من از پلیس میترسم ..شنبه ام زایمانمه..این احمق به من گفته بود..فک نمیکردم جدی باشه..فک نمیکردم انقدر احمق باشه..گفتم یه فکره..میگذره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین راستشو بگو بگو من زنگ زدم یه حالی ازش بپرسم یه چیزایه نامفهومی از ازدواج وفرار واین چیزا گفت منم دیدم شر میشه قطع رابطه کردم استرس نداشته باش واسه بچت خیلی بده چون اواخرشی البته به شما ربطی نداره به خانوادتم بگو من باهاش صمیمی نبودم فقط یه همکار بود از کجا میدونستم مشکل داره اگه میتونی برای دوری از استرس برو خونه مادرت