الان ک گذشته یکی از اقوام منم دقیقا همین مشکل شمارو داره
زنه نشسته پشت خونواده و فامیلاش بد گفته ک بگه خودش خیلی سرتره ولی نمیدونسته گور خودشو داره میکنه
شوهره هم تا تقی ب توقی میخوره میگه فلانیت اینطوریه اون اینطوریه توهم مث اونایی گمشو برو خونه نتت ۴تا چوبو تختتم وردار ببر و کلی فحشای بدو دعوا و کتک کاری در حد مرگ وحشتناک عصبیه شوهرش و بددهن و رک
زنه هم اوایل سکوت میکرد ولی الان اونم دعوا میکنه باهاش
خلاصه سرتو درد نیارم وقتی دعواشون میش مهم نیس کی پیششونه مرده هرچی تو دهنشه به خونوادشو خود زنه نسبت میده
یکی دوبار اونجا بودم بقران انقد ترسیدم حالم بد شد قلبم درد گرف ولی ب هیچکس نگفتم
اینم بگم مرده خوبه
ولی زنه دعوارو شروع میکنه با گیر دادن یا سوال پیچ کردن یا عر زدنو دخالت بی جا
وگرنه مرده ایطوری خوبه به زنش میرسه براش طلا و لباس میخره خونه رو ب نامش زده
ولییییی
شروع کردن همانا وحشی شدنه شوهره همان