شغلم بي ارتباط با رشتم بود، يه كار اداري بود تقريبا در واقع همه كاره و هيچ كاره بودم
محل كارم خيلي اذيت شدم به خاطر همكار بسيار بدي كه داشتم ولي همشو تحمل كردم كه بتونم ثابت بمونم سر يه كار و شغلمو عوض نكنم،اولين حقوقم دويست تومن بود دقيقا ١٠ سال پيش، زياد نبود ، بيشتر كادو ميخريدم براي بقيه و دل خرج كردن نداشتم زياد براي خودم😅
حقوقم سالي ٥٠ تومن اضافه ميشد، تصميم گرفتم درخواست يه وام سه ميليوني بدم به محل كارم و با يه مقدار پس انداز حدود هفتصد تومن و قرض و قوله يه ماشين صفر خريدم، نصف حقوقم تا يكسال و نيم رفت براي قسط وامم، خانوادم خرج بيمه ماشينو ميدادن😅دوسال داشتمش و بعد براي تهيه جهيزيم فروختمش
در كل دوران خوبي بود، بيشتر احترام داشتم هم تو اجتماع هم تو خانواده، اوائل هم كه عقد بودم هنوز سركار ميرفتم و اصلا درگير مسائل خاله زنكي نبودم