هر جا میریم باید بچه هاشو بندازه سر ما.پریشبا شام کتلت درست کردم گفتم با مادر شوهر و پدر شوهرم بریم تا بیرون روحیشون عوض شه.امشب منو دیده با قیافه ی ترسناک میگه تو چه زندایی هستی که بچه ی منو دعوت نکردی بیاد😥😥ترسیدم بابا.خب یه درصد فکر نمیکنن شاید غذا اونقد ندارم تو خونه که ببرم هی اونارو. کلا توقع داره همش. جوابشم بدم مادرشوهرم میره تو قیافه یا حالش بد میشه که عروسش جواب گل دخترشو داده سلیطس😑
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم با حرفایی که میزنی حس میکنم زیاد حساس شی و هر حرف و حرکتی رو با منظور بزرگ و غلط برداشت میکنی
باورت میشه همسرم موقع نامزدی برام کادو خریده بود طلا این خانوم نشسته داده بیداد راه انداخته بعدم دیده شوهرم گوش نداده کادومو میخواد بیاره گریه میکنه و تا چند وقت باهامون قهر بوده🙄