خداروشکر
بابا دختر من داشتم با اون شیر خیار شوخی میکردم فک کردم خوندین اخه نازنین هم بود و اونم داشت مث خودم در و گوهر می افشاند
و واقعا اینکه دیدم شما تازه وارد شدین سعی کردم شوخی خطرناک نکنم...اینکه دست میندازم دهنتو جر میدم از نظر خودم یه شوخیه ک ب عنوان تهدید ب دوستام میگم..اخه تصورش بامزس..دوتا انگشت اشارتو بکنی تو دهن طرف و.....
ولی واقعا فک نمیکردم اشکت دراد...اصلاااااااااااااااا باورم نشد...بیا بوست کنم از دلت در بیارم
اصلا تا نازنین نیس بیا زنم شو