کلا در مورد بیشتر بچه های اول این اتفاق میفته، پسر من هر کلاسی نوشتمش قبل مدرسه گریه می کرد روز اول مدرسه کلی گریه کرد چون خیلی وابسته بود دقیقا برعکس دومی. ولی خب الان که 8 سالش شده اصلا اون طوری نیست، الان دیگه حتی بگم بیا پیش ما بخواب میگه نه اتاق خودم راحت ترم
من تا 10 سالگی ور دل مامانم بودم😂😂اما بعدش انقد مستقل شدم که مامانم ارزوش بود بیاد پیشم بخوابه😂😂😂😂
منم از ترس بزرگيش ميترسم،الان مفهوم ترس رو اونقدر نميدونه كه بچه هاي٥-٦ساله ميدونن،بخاطر همين دوست دارم زودتر جداش كنم اما طاقت جداييشو ندارم اصلا.
گل دخترتون با قصه خوابش نميبره؟اگر تا صبح براي آب و دسشويي بيدار نميشه فك كنم راحت بتونين با قصه بخوابونيدش
بله
حالا دختر من تاصبح ميخوابه يه وقت نزديكاي صبح شير ميخواد كه قبلش نق نق ميكنه من سريع براش شير آماده ميكنم يا بغلش ميكنم خودم بهش سير ميدم،اما خودم تا صبح ده بار بيدارميشم نگاش ميكنم. مشكلم قانع كردن خودمه. ميدونم بخوام جدا بخوابونمش خودم اصلا نميخوابم.
من تا ۱۵ سالگی با مامانم میخوابیدم اونم دستم رو سینه اش خیلی بهش وابسته بودم الان ازدواج کردم یخورده بهترم سعی میکنم تا یکسالگی دخترامو جدا بخوابونم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
