2777
2789
عنوان

خواهرم داره همینجوری نفرینم میکنه 😢

| مشاهده متن کامل بحث + 4033 بازدید | 145 پست

واه خب حالاچراخواهرت اینجوریه من ازخواهرم یه سال کوچیکترم من ازدواج کردم اون سه سال بعدمن ازدواج کردخواهرم خم به ابرونیاورد.الانم دخترش یکسالشه

گرنگهدارمن آنست که من میدانم شیشه رادربغل سنگ نگه میدارد.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

سلام عزیزم

توسط فردی که ایشون نسبت بهشون حرف شنوی دارن سعی کنین منطقی ارومشون کنین بهتره ایشون برن پیش مشاور چن واقعا تفکرشون مشکل داره

درمورد نفرینهاشونم شما واسه ارامشش صلوات بفرستین نگران نباشین خدا نشسته که با نفرین دیگران مبنای زندگی مارو بچینه 

ولی سعی کنین تا جایی که ممکنه کمکشون کنین چن بیشتر از اینکه ب شما اسیب بزنن دارن ب روح و روان خودشون اسیب میزنن

گاهی سکوت بهترین کلام است

وای امروز خواهرم از سرکار اومد گفتم مامانش زنگ زده برای عید فطر بیان خواستگاریم

یهو خواهرم همینجوری شک شد خیلیی ناراحت شد 

اصلا یهو قیافش برگشت بعد نشست رو تخت گریه کرد و گفت از من کوچکتری تو مراسمت نمیام و نظر من مهم نیس که کلی گریه داره میکنه که خواهری به اسمت ندارم و گفت از دوست پسرم متنفره و خیلی بدش میاد 

بچه ها یبارم قبلا قرار بود بیان بخاطر خواهرم عقب انداختم و بهم زدم که خودم کلی مریض شدم 

خواهرم حال منو میدونه ولی منو درک نکرد و هرچی حرف بد بود بهم زد 

هی گفت چقد زوده

هی میگه ایشالا خیر نبیبنی و خوشبخت نشی به خق پنج تن

بعد میگه من اصلا دیگه خدارو قبول ندارم

میگه خدایا جور دیگه نبود حالمو بگیری  و هی بدترین خبر عمرم بود 

گفت دیگه دعا نمیکنم 

هرچی فک کنید گفت هی جقد موذی بودی زودتر نگفتی بهمو این حرفا 

منم ساکت رو تختمم 

نمیدونم چیکار کنم 

ما دوتامون تو یه اتاقیم 

نمیتونم بگم اوناهم نیان چون مادرش مریض و دوس پسرمم خیلی منتظر مونده بخاطر خواهرم

من 23 سالم و خواهرم 27 

دوس پسرمم 27

وایییی دارم داغون میشم 

هنوز به بابامم نگفته مامانم 

وایییی داره لعنتم میکنه فقط میگه کاش خواهر نداشتم و منو بازیچه کردی و احساس منو بازی کردی

الان همه بهم میخندن و ...

.واییی خدا بچه ها اصلا خوب نیستم

سامی:راجب من چی گفت؟  آذر:گفت دوسش دارم ...
وای امروز خواهرم از سرکار اومد گفتم مامانش زنگ زده برای عید فطر بیان خواستگاریم یهو خواهرم همینجوری ...

این موضوعه

سامی:راجب من چی گفت؟  آذر:گفت دوسش دارم ...

تاجیک قبلیتو خوندم یه راهکار میدم اونم اینه یه کاغذ بردار توش بنویس که خدایا من در برابر رفتارهای خواهرم عاجزم و نمیدونم چیکار کنم خودت به دل و روحش آرامش بده و مهر منو به دلش بنداز و کمکش کن تا با ازدواج من راحت کنار بیاد و بخت خوب نصیبش بشه و هرچی به صلاحمونه بزار جلوی پامون و   یواشکی کاغذ و نگهدار یه جایی یا اگر میتونی تو اب روون بنداز بعدا و اصلا جواب خواهرتو نده بسپار به خدا و محکم اما با روی خوش رو حرفت بمون کاری به ناله نفریناش هم  نداشته باش نفرین الکی نمی گیره اصلا بخاطر اون برنامه و بهم نریز اما حرفم نزن بهش فقط نامه که گفتم و بنویس

سلام عزیزم توسط فردی که ایشون نسبت بهشون حرف شنوی دارن سعی کنین منطقی ارومشون کنین بهتره ایشون برن ...

 این نفرینا خیلی دلمو میلرزونه 

اصلا از هیچکی حرف شنوی نداره

میگه برام مهم نیستو نظری ندارم

ولی تو تنهایی بهم میگه خواهرم نیستی و بدترینارو برام میخواد 


فقط اگه بابام موافق باشه کسی نمیتونه حرف بزنه 

میترسم با اینکاراش بابامم نظرشو برگردونه😭😭

سامی:راجب من چی گفت؟  آذر:گفت دوسش دارم ...
این موضوعه

خب مشخصه كه خواهرت دوس داره زودتر ازدواج كنه و وقتي خبر خواستگاري شمارو شنيده ناراحت شده و حس ميكنه شما غرورش رو جريحه دار كردي و الان همه نسبت بهش حس ترحم دارن 

به نظرم دركش كن حسادت وجودشو گرفته به همراه كلي حس بد ديگه

خواهرانه باهاش حرف بزن و بگو كه بهترين احظات زندگيتو به كامت تلخ نكنه

عزیزم منم خواهر بزرگم حتی یک در صد هم نمی تونم درک کنم ادم چرا باید از ازدواج خواهر کوچیکترش ناراحت بشه؟! حتی اگر یک در صد به دلیل تفکرات غلط و سنتی ش ته دلش هم ناراحت بشه هرگز نباید به زبون بیاه چه برسه به هیاهو و نفرین و....

از مامانت بخواه باهاش حرف بزنه اما ابدا خودتو درگیر و ناراحت نکن عذاب وجدان هم نداشته باش مسول ازدواج نکردنش که شما نیستی. واقعا متاسف شدم مگر ممکنه یک خواهر به خواهر کوچکتر از خودش چنین حرف هایی بزنه؟! واقعا خودمحور و خودخواه و بی منطقه.

اگر سوالی در مورد مهاجرت٬ ویزای تحصیلی٬ پناهندگی و... در اروپا دارین می تونین ازم بپرسین٬ سعی می کنم جواب بدم. 
والا چی بگم. بیش از حد بی منطقه. بگو خب تو هم ازدواج کن خواهر من  شاید تو خواستی تا آخر بمونی ت ...

احه اونم دلش میخواد ازدواج کنه 

چون بزرگتره خیلی دوس داره

ولی آدم خوبی  سر راهش نیومده هر کی اومد یه ایرادی  داشت بیکار بود و ....

سامی:راجب من چی گفت؟  آذر:گفت دوسش دارم ...
نه درست نشده بدترم شده از نفریناش میترسم

نفرین ترس نداره گلم انشاالله برای اون بهترین فرد شهربیاد خاستگاری

خوشبخت باشین 


پیج کاری من😍😍😍سفارش و دوخت انواع لباسهای مادر و کودک با بهترین کیفیت  ferly_design

واه ببخشید ولی خواهرت مشکل داره دختر عموی من دیرتر از خواهر کوچیکاش ازدواج کرد الان شوهرش صد برابر بهتر از شوهر خواهر کوچیکاشه چه اخلاقی چه مالی چه تحصیلی اخه مگه مسابقه س که هر کی زودتر شوهر کنه خوشبختر شه حسادت خواهرت خیلی مسخره و بی منطقه 

این نفرینا خیلی دلمو میلرزونه  اصلا از هیچکی حرف شنوی نداره میگه برام مهم نیستو نظری ند ...

توکلت ب خدا باشه گلم پدرتون اگر انسان منطقی باشه شرایط شمارو درک میکنه 

ب نفرینها اصلا توجه نکنین ایشون روح و روانشون بهم ریخته س متاسفانه از خدا میخوام بهش ارامش بده 

امیدوارم بهترینها برات رقم بخوره عزیزم

گاهی سکوت بهترین کلام است
من هم از خواهرم بزرگتر بودم وقتی زودتر ازدواج کرد خیلی دلم شکست البته نفرین نکردم اما نمیدونم چرا حس ...

شما چند سالتون بود؟

خدایاااا کمکم کن زندگی آیندم رو به خوبی بسازم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز