2777
2789
عنوان

کیا با خانواده شوهر رفت و آمد ندارن؟

| مشاهده متن کامل بحث + 777 بازدید | 36 پست
البته نمیدونم اخلاق خانواده شوهرت چطوره  اما مال من نمک نشناسن همه چی رو وظیفه میدونن و دیکتات ...

واقعا ؟مگه چيزي گفني يا كاري كردي كه اينجوري گفته ؟ماله منم اولا ميخواستن حرف حرفه خودشون باشه حتي هرجا ميخواستن برن خونه فاميلاي شوهرم به زور مارو هم ميخواسن ببرن 

آره هرکاری شوهرامون میکنن میگن زناشون بهشون یاد داده مگه بچه ان خودشون که ما یاد بدیم

بعد به من ميگه فاميلا هركي ميپرسه چرا پسرتون اينبر اونبر باتون نمياد ما ميگيم پسرمون كه بچه نيست همراي ما بياد خودش نمياد 🙁

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهر من شغلش یجوریه کارش زیاد میفته طرفای مادرش خودش میره سر میزنه منم فوقش ماهی یبار آخه کسی نیست ب ...

شوهرتو پر نمیکنن که بیاد باتو بحث کنه؟

مال من طورین که شوهرمو تنها ببینن پرش میکنن تا بحث بشه بینمون مخصوصا الان که حرفمون شده

شوهرتو پر نمیکنن که بیاد باتو بحث کنه؟ مال من طورین که شوهرمو تنها ببینن پرش میکنن تا بحث بشه بینمو ...

نه بابا بخوانم نمیتونن شوهرم خیلی تیزه خودش میفهمه میخوان پرش کنن جوابشونو میده. ولی انصافا مادرشوهرم آدم خوب و آرومیه

واقعا ؟مگه چيزي گفني يا كاري كردي كه اينجوري گفته ؟ماله منم اولا ميخواستن حرف حرفه خودشون باشه حتي ه ...

نه بابا مهمونی گرفته بودم وقت غذا کشیدن با حرص بهم گفت که قابلمه منو کجا گذاشتی من غذا میبرماا بعدشم گفت من هیچی نخوردما از همه چی میبرم بخدا اگه من یه بار اینارو دست خالی فرستاده باشم همیشه غذا که میمونه میگم ببرین میمونه خراب میشه خیلی با حرص گفت منم ناراحت شدم گفتم مگه من میگم نبر هرچی دوس داری ببر برگشته به شوهرم گفته اون حق نداره حرف دربیاره بزن تو دهنش بگو مگه اینجا خونه توئه؟!!

نه بابا مهمونی گرفته بودم وقت غذا کشیدن با حرص بهم گفت که قابلمه منو کجا گذاشتی من غذا میبرماا بعدشم ...

منم مهمون داشتم غذا زياد اومده بود ميخواستم بهش بدم يعني خودم حواسم بود چون خيلي زياد اومده بود رفت تو اشپزخونه گفت غذاها زيادن ،بعد من گفتم اره ازشون ببر هرچي خواسي بهش برخورد گفت نه مگه من گفتم ميخوام ببرم منظورم اين بود كه بزار يخچال خراب نشه ،بعد آبه خونمون قطع شده بود تمامه قابلمه ها و ظرفا كثيف بود كه بخوان ببرن ديگ گفتم ميدم شوهرم وأستون بياره چند دقيقه نگذشت كه رفتن پدرشوهرم زنگ زد گفت بچه ها ميگن ما گشنمونه (منظورش برادرشوهر و خواهرشوهرم بود)همي الان غذا بيارين از همشم بيارين ☹️☹️☹️☹️انگار نميخواستم بشون بدم خيلي بهم برخورد !بعد مهمونا فاميلاي خودم بودن شيريني خامه اي اوردن واسم فرداش مادرشوهرم گفت دخترش گفنه واي چقد دلم از اون شيريني ها ميخواست 😕😕😕😕ديكه نميدونستم بايد شيريني هم بشون بدم 

منم مهمون داشتم غذا زياد اومده بود ميخواستم بهش بدم يعني خودم حواسم بود چون خيلي زياد اومده بود رفت ...

میبینی چقدر پررویی میکنن آدم یه ذره بهشون رو میده از رو نمیرن 

منم مهمون داشتم غذا زياد اومده بود ميخواستم بهش بدم يعني خودم حواسم بود چون خيلي زياد اومده بود رفت ...

انگار خیلی شبیه همدیگه ان خانواده های شوهرامون مال منم مثل اینن بعدش برمیگرده مادرشوهرم میگه اون به ما چه خوبی کرده خیلی نمک نشناسن

انگار خیلی شبیه همدیگه ان خانواده های شوهرامون مال منم مثل اینن بعدش برمیگرده مادرشوهرم میگه اون به ...

من خیلی چیزا رو میریزم تو خودم به شوهرم نمیگم که اون قاطی ماجراهای ما نشه ناراحت نشه ولی خودم خیلی ناراحت میشم 😔

من خیلی چیزا رو میریزم تو خودم به شوهرم نمیگم که اون قاطی ماجراهای ما نشه ناراحت نشه ولی خودم خیلی ن ...

نه من بهش میگم

 نمیخوام رومون واسه هم باز بشه ولی با این همه از من بدتر کسی پیدا نمیشه تو نظرشون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز