عزیزم نمیخوام بیشتر ناراحتت کنم ولی خودت اشاره کردی که مادرتون حرفاشونو با جملات بد بیان میکنه شاید به این دلیل عروساتون ازش ناراحتن و کمک حالش نمیخوان باشن شاید حرفایی ناخواسته زده شده که برادراتون هم از خانماشون حمایت میکنن
همش میگم ایکاااش زاه دور ازدواج نمیکردم
ن بخدا اصلاااا اینطوری نیس .مانانم هیچیییی نمیگه بهشون یعنی من همش میگم مامان نگیااا نذار تو روت وایسن ،کلا خصوصیت مامانمو گفتم مثلاتو برخورد بامنم اونطوریه ولی لخدا دل مهربونی داره همه چیززز براشون میخره بچه نگه میداره اما دستش نمک نداره
ما خودمون میگیم بیا کمک ،راهی نداره اخه
اوایل تا میومد دست به یه چیز بزنه داداشم میگفت نه تو بیا بشین
مامانم هم بهش گفت من یه زن تنها چقدر جون دارم مگه؟دوست نداری زنت کار کنه؟پاشو بیا خودت سفره بنداز جمع کن،الان دیگه باهم یکم کمک میکنن
بازم نه در اون حد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
