2777
2789
عنوان

لطفا کسانی که میترسند به هیچ وجه نیان .

| مشاهده متن کامل بحث + 11901 بازدید | 410 پست

ما تو روستا هستیم بابام میگه وقتی بچه بوده میرفته همراه باباش شب کوهی (یعنی گوسفندارو شب وروز کوه نگه میداشتن یه ماه )وقتی شب داشتن میرفتن کوه یه چاهی بوده توله سگا رو مینداختن توش میگفت از توش صدای گریه بچه میومده بعد هرچی از باباش میپرسیده صدای چیه میگفته هیچی ولی بعد که اومده بودن خونه گفته بوده بچه جن بوده

زندگی ارزش هیچ اشکیو نداره پس بیخیال همه دنیا مابی غم میگذرونیم لحظه هارو

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بابا بزرگمم یبار دیده بوده شک کرده بوده که جنه یا نه بعد یارو که شکل خواهرش بوده بهش گفته بوده که اره درست فک میکنی من همونم برو خداتو شکر کن که مادرت سر نمازه وگرنه چنان بلایی سرت میاوردم که فکرشم نمیتونی بکنی بیچاره بابا بزرگم بیرون بوده تا به خونه برسه دور از جون داشت میمرد از ترس چنان حالش بد بود و ترسیده بود که خدا میدونه چند روز مریض احوال شد بخاطر حرفی که از اون یارو شنیده بود

اینم بگم که داس دست بابابزرگم بوده و خواهرش همش میگفته داس و بنداز زمین بعد بابابزرگم داس رو نمینداخته هر چی نزدیک تر میرفته با داس اون دورتر میشده

🍃🌸اَللّهُمَ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَآله مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم🌸🍃

بابام باغ داره .میگه میدونم تو باغم جنهای کوتوله هست چون تو خوابم اومدن.

واینکه میگه شیر اب وباز میکنن تو باغ یا کارهای دیگه میکنن ولی تاالان ازاری ترسوندن.


وقتی اینو گفت من یاد سیزده بدر افتادم من تنها توباغ بودم وراحت از خودم سلفی میگرفتم الان یادم میوفته   میگم چقدر ریلکس بودم اونهاهم منو میدیدن

بابام باغ داره .میگه میدونم تو باغم جنهای کوتوله هست چون تو خوابم اومدن. واینکه میگه شیر اب وباز می ...

بر چه  اساسی  میگه   جن داره  

اینکه خاب دیده  که دلیل نمیشه ؟ 

خب  چرا دعا   نمیخونه   توی باغش  

اجته ها پیش ای درختا  زندگی میکنن

ی هم ولایتی هم ماداشتیم ک سرزمین کارمیکرده ی روزغروب دیده یچن نفراومدن بادایره واینا بهش میگفتن اوراقصوما اوراقصوم بیلتوبزارزمین برقصیم این خودش خیلی نترس بوده ومیدونسته چی ب چیه بیلشوگرفته بالاشروب رقص کرده گفته اوراقصوما اروقصوم ماهم بابیل میرقصوم😐😐😐البته اینوباباتعریف کرده برام

 کاربرقدیمی ام 😄وقتی بچه بودمم غم بود😥ولی اون موقهاخیلی کم بود😢😧
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز