لطفا کسانی که میترسند به هیچ وجه نیان .

جد من چون زمان قدیم بوده و اون موقع هم جنا زیاد بودن اینم خیلی نترس بوده و جن ها ی بار دعوتش کردن عروسی

جن ها قد کوتاهی دارن زناشون موهای بلند طلایی خیلی هم خوشگلن به جای پاهم سم دارن به گربه هم میگن جن چون گربه اسب جنه

و اونموقع ک پدر بابابزرگم چون ازشون نمیترسید همیشه بهش  میگفتن تو هرچ قدر طلا میخوای بگو برات بیارم و باهاش خوب بودن

اره ولی جدمنم خیلی دیگ نترس بوده😂

یه بارزن همسایمون تعریف میکرد قبلا خونمون یه محله ای بود که خونه خالی ومتروکه زیاد هست میگفت داداشم اون زمان مجرد بود دم غروب داشت ازجایی میومد خونه که توی یکی ازاین خونه های خرابه صدای گریه بچه شنیدم رفتم توخونه ودیدم یه بچه نشسته وگریه میکنه گفتم عموچی شده چراگریه میکنی یهو برگشت دیدم صورتش شکل یه پیرمرده ومنم فرارکردم اونم دنبالم میدویید تارسیدم سرخیابون برگشتم دیدم نیست وقتی پسره میرسه خونه مریض میشه ومی افته توخونه همش جیغ میکشیده وفرارمیکرده .تااینکه میرن پیش دعانویس بهشون میگه جن بوده بعد میشینه کلی دعامیخونه میگفت یه شیشه آورد توش یه موجود مثل بچه بود میگفت این همون جنه بود که من اسیرش کردم.من هروقت یاداین داستان میفتم بدنم میلرزه

بابا بزرگ من نونوایی داشته حدود سی سال پیش یه صبح ساعت ۵ میره خمیر کنه. درو که باز کرده دیده یه زن با موهای حنایی و پاهاش که سمه روی نردبونه فرار کرده خودشو رسونده خونه. 

یکی از خاله هام تعریف میکنه میگه من نوجوان بودم رفتم حموم لباس بشورم دیدم صدا بزن و برقص میاد از حموم. زودی اومدم خوابیدم صبح پا میشه ناخوناشو حنا گزلشته بودن. میدونید که حمام و اینه رو جنا اختراع کردن

وای من الان فهمیدم مردازما چیه! 😥 چه هولناک! 

در افسانه‌های مردم سیستان مردآزما نام نوعی جن است که اگر کسی از وی نترسد با او دوست می‌شود و اگر از او بترسند با ترساندن قربانی اش را از پا درمی‌آورد.

در این افسانه‌ها گفته می‌شود مردآزما به صورت حیوانی اهلی بر مسافران مرد پدیدار می‌شود و ناگهانی سخن می‌گوید یا تغییر شکل می‌دهد و با این کار میزان دلاوری و مردانگی مسافر را می‌آزماید. بر پایه افسانه، مردآزما بیشتر در جای‌های تاریک و خلوت نمودار می‌شود ولی به کسی آسیبی نمی‌زند و به باور گروهی، در برابر افراد ترسو ظاهر نمی‌شود تا از آن‌ها آسیبی نبیند. گفته می‌شود این داستان برای این ساخته شده تا به افراد کم‌جرأت قوت قلب بدهند که اگر به جای تاریک یا خلوتی رفتند کمتر بترسند زیرا به آن‌ها گفته می‌شد مردآزما به افراد شجاع کاری ندارد.

[QUOTE=61140276]جد من چون زمان قدیم بوده و اون موقع هم جنا زیاد بودن اینم خیلی نترس بوده و جن ها ی بار دعوتش کردن عر ...[/QUچهه خوب ولی طلا رو که فاکتور نداره بتونتیم‌بفروشیم  پول بدن خوبه

ن ازدواج کرده!! خخخ خداکنخ کاریش نکرده باشن ماهم ک خیلی سر بسرش گذاشتبم.. ولی من خودمو شوهرم چون چاقو و نمک بالا سرمون بود, هیچکس اذیتمون نکرد

😂😂 خوشبختانه اون زمان فاکتور نمیخواس

مگه ومپایرن  سرشون  و بکنن بمیرن🤔

یبارم بابابزرگم تعریف میکرد میگفت داشتم از شهر میرفتم به روستامون با موتور.. جاده هم تاریک بوده بابابزرگمم تنها.. میگفت جای حوض انبار قدیمی ک ررسیدم, دیدم صدای جیغ و ساز میاد.. گفت اعتنا نکردم و رفتم. یدفعه دیدم یه نفر پرید پشت ترکم حالا هی اصرار میکرد که احمد بیا بریم عروسی بیا دیگه چرا نمیایی؟؟ میگفت محاش نذاشتم و انقد بسم الله الرحمن الرحیم کردم تا پرید پایین و رفت تو عروسیشون 

یعنی چی حمام رو اختراع کردن؟ یعنی ادما بلد نبودن خودشونو بشورن؟

مادر پسره فوت کرده بود ؟

بچه ها ی چی بگم‌ نریزین  سرم .منم قبل ماه رمضان از یه خاج آقا یه چند تا دعا گرفتم.دو تاش گفتن همرات باشه یکی تو بالش چند تا سوزوندنی  و یکی به درخت تو مسیر  باد آویزان کن و یکی تو اب روون

تویه کتابی خوندم پیامبر تعریف کرده بود گفته بود جز اداب حمامه بسم الله بگید چون اونا حمام رو درست کردن برای اولین بار