سلام دوسی ها !!!!!
چند وقت بود به این فکر می کردم که چرا در جامعه ایرانی (که همیشه همراه با مذهب بوده )در یکی دو قرن اخیر مذهب و مقید بودن به امور مذهبی (هر مذهبی)مساوی با تحجر شناخته شده و یا اینکه چرا روشنفکری یا آزاد اندیشی (درحالیکه متفکران و آزادی خواهان مسلمان کم نبودند)مساوی با بی دینی و لاقیدی شمرده شده؟؟؟!!!!!به طوری که اگر کسی می خواست مومن باشه خشن و خشک می شد ویا اگر خشن و خشک نبود از سوی دیگران متهم به خشونت و تحجر می شد.
و اگر می خواست راه تفکر و اندیشه رو در پیش بگیره از نظر ظاهری تقیدش رو در دین از دست می داد یا اگر هم مقید بود دیگران او رو متهم به لامذهبی می کردن.
تا الان هم همین روش تا حدی ادامه داره و در هر دوره ای با توجه به غلبه سیاسی و اجتماعی یکی از دو گروه، یکی از دو حالت بروز و ظهور بیشتری داره و دیگری تحت اذیت و فشار اجتماعی واقع می شه.
گرچه الان بیشتر فقط اسم و تظاهری از روشنفکری معروف و دینداری باقی مونده.و بیشتر برای توهین به طرف مقابل به کار می ره البته به استثناء شما عزیزان !!!!!!
راستی چرا مگر دینداری با آزاد اندیشی وتفکر و آزادی با دین تقابل و تعارض دارن که نمی تونیم روشنفکر دین دار یا متدین روشنفکر داشته باشیم و برای داشتن یکی باید دیگری رو کنار بگذاریم.البته کسانی هم که تعارضی بین این دو امر نمی بینند و به راحتی با هر دو بحث کنار میان هم کم نیستند.
برای همین تصمیم گرفتم اول معنی از تحجر و روشنفکری به دست بیارم و بعد به تاریخچه این موضوع بپردازم تا موضوع برای من و دوسی های خواننده روشن بشه تا حداقل معنی فحشی که به هم می دیم رو بفهمیم!!!!!!!!

همه این مطالب نظر شخصی منه.پس اگر دوستان نظر دیگه ای دارن حتما بگن!!!!
حتما ادامه دارد.......