برادرشوهرم وجاریم تویه شهردیگه زندگی میکنن ودیگه ازشهرما رفتن،جاریم خیلی تاحالا توزندگیم فضولی کرده،مثلا اینکه به مادرشوهرم گفته من مشکل دارم وباردارنمیشم،مادرشوهرم هم باورکردوخیلی سراین جریان منواذیت کرد ومن الان هیچ گونه جایگاهی توخونه ی پدرشوهرم ندارم بااین کاراشون،چون خیلی بهم بدی کردن پشت بنداین ماجرا،هالان باردارم کمترازدوماه دیگه بچم به دنیامیادبرادرشوهرم وجاریم حتی یه تبریک خشک وخالی به من نگفتن،شوهرم به مادرشوهرم گفت ماهم دیگه نباید احترام بذاریم مادرشوهرم زبون نفهمه میگه نه شماباید همه جوره احترام بذارید،خیلی ازدست مادرشوهرم کفری ام اما باوجودیکه همشون بهم ظلم کردن دلم میخوادپیش دستی کنم چون برادرشوهرم اینا رفتن شهرغریب زنگ بزنم باهاشون صحبت کنموحالشونو بپرسم باوجودیکه بودونبودمن برااونابرااوناهمهم نیست به نظرتون کارم درسته یانه؟اخه پیش خودم میگم هرچی باشه من بایدمعرفت داشته باشم
احترام خودتون رو نگه دارید و
ب اندازه طرفیت آدمها
محبت کنید
اگ نزديكم بودي سياه و كبودت ميكردم
بعدش ک تلفن رو قط کردی,ب خودت قول میدی دیگه نزنگی وحتماپشیمونی
یعنی مثلا من عروس این خانواده ام،جاریمم عروس خانواده بود من وشوهرم وقتی حامله شدخیلی بهش احترام گذاشتیم،ولی اینابودونبودمن براشون فرقی نداره
نهههههههه چ دلیلی داره زنگ بزنی
چقد علاقه داری به کوچیک کردن خودت
خوب وقتی احوالتو نمیپرسن ینی به دنبال ارتباط باهات نیستن حالا تو هی خودت گول بزن زنگ بزن بهشون پیش خودتم فک کن معرفت داری اونا این فکرو نمیکنن و بدتر پر رو میشن ....من در برخورد با چن نفر این نتیجه رو گرفتم
😒😒😒😒😒😒😒
زنگ نزن باوا!😐
این جمله یادم اومد،خلایق هر چه لایق...
جاری هیچوقت دوست و رفیق نمیشه.پس همینطور ک اونا بهت نگاه میکنند تو هم مثل خودشون باش
احترام ی چیز کاملا دوطرفس نمیگم بی احترامی کن نه ولی احترام اضافه نزار
این تماس تو احترام اضافس چون اول اون باید به تو ی تبریک میگفت
عزیز من بی احترامی نکن اما چایی شیرین بازیم در نیار .هر جا دیدی سلام و علیک روی خوش ظاهری نشون بده دشمنی که نداری .اما وقتی اصلا تحویلت نمیگیرن خودتو سنگ رو یخ نکن که زنگ بزنی د حال بپرسی و کارای دیگه . از شوهرنگتم بخواده به مادرش بگه که تو روابطتتون دخالت نکنه .شما بگی میگن عروس گفته پسر بگه فرق داره
