😁😁😁😁لاکچری بود دیگه😉
نه بابااااا میگم که هز ۸ صبح مشتریهاش میومدن تا اخر شب.به نظرم خونش مکان هم بود واسه مواد به جز رابط جنسی.
اوم روز هول شد گفت منتظر برادرم بودم😅😅
بعدشم یه روز با اینکه من هیچوقت هیچ تعتراضی نکرده بودم .خودش تو پله منو دید سر حرف و باز کرد که پسر من یتیمه اینا که میبینی میان و میرن قیم پسرم هستن میان کمک😕😕