دستپخت و دیزاین غذاهای من زبونزد دوس و فامیل و آشناست. غذاهام متنوع و عالیه. تعریف از خود نیست ولی دستپختم از خواهرشوهر و مادرشوهر و جاریم حداقل خیلی بهتره. غذاهای اونا رو به زور می خورم! اون وقت همسرم تعریف كه نمی كنه، هیچ، وقتی همكاراش از دستپختای خانوماشون میگن، میاد واسه من تعریف می كنه. خانومایی كه دستپختشونم افتضاحه و همسرم وقتی خونه هاشون می ریم، بعدا بهم میگه كه خیلی بد بوده.
من نمی فهمم چرا همكاراش، بی هنری خانوماشونم هنرمندی نشون میدن اون وقت ایشون، ففط می گرده یه ایراد بیخود از غذاهای من می گیره. ایرادها. الكی. بس كه بی لیاقته 😒
با زحمت و ذوق، خسته و كوفته از سر كار میام براش غذا درست می كنم. اون وقت یه تشكر با حالت تمسخر می كنه و حالمو می گیره با این كاراش.