2777
2789
خب دلش تنگ شده دوهفته نبودی،ع دلش درار

نه من بودم...اون باید زنگ بزنه اون از دست من خاموش کرده که من هی زنگ نزنم بخونم...یمدته همینجوریه.دوهفته پیش گفت دیگه مهم نیسی غیرت ندارم روت کنار اومدم(آخه خیلی غیرتی بود خیلییی بخاطر اون هرچقد دعوا میکردیم نمیتونس بره عذاب میکشید خودش )که گفتم نه بزار این40 روز بگذره روزای خوب تو راهه و منو ببینی همه چی عالی میشه و...گفت نه فقط دیگه دوسدخترمی...اما دیشب یهو پیام داد گفت دوس پسر جدید نداری؟(اسم پسر نمیزاشت بیارم اما دیشب....) هی من گفتم عزیزم ال بل...گفت نه دیگه نمیخام بیخیال من شو...بعدم خاموش کرد...گفتم ببینمت این هفته.گفت نمیخام چشام تو چشای تو بیفته به همسرای آیندمون خیانت میشه...دعاکن برگرده...

اونی میشم که بالاسری بگه بنده منه هااا...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ممنون عزیزن.یکساله.هرچی دعا بلد بودم خوندم و از خدا خواستم دیگه از بس میخامش ارامشم سلب شده


تو این ماه عزیز با دل پاک ازخدابخوا 

امابنظرمن اگرواقعا طرف بخوادت و قسمت همدیگه باشین خیلی قشنگ جورمیشه ماقرارنبودانقد زود عقدکنیم سرلجبازی به شوهرم گفتم تادرسم تموم نشه خانوادم نمیزارن بیای اونم گفت پس حالاببین وخیلی شانسی امشب مادرش زنگ زد وفرداشبم اومدن و تویک هفته نامزدکردیم و5روزبعدش عقد

چندسالشه عشقت؟؟؟؟

ما دقیقاچهارسال پیش ماه رمضون عاشق شدیم...شب قدر گفت قران رو سرمه فقط یچیز ازخدا میخام تو...الان اون22 من 19 خیلی دوسم داشت.یمدت خانواده ها فهمیدن همه چی تموم شد 8 ماه هیچ خبری نبود تا قبل عید تولدم زنگ زد رفتم پیشش کلی گریه کردو...همه چی عالی بود تااین دوهفته...

اونی میشم که بالاسری بگه بنده منه هااا...
منم بعد از شش سال. عشق و دوستی بهش نرسیدم

الان همسرتو دوس داری؟؟

من هی میگم این رفت ینی زندگیم با همسرم چی میشه؟میتونم فراموش کنم...

اونی میشم که بالاسری بگه بنده منه هااا...
نه من بودم...اون باید زنگ بزنه اون از دست من خاموش کرده که من هی زنگ نزنم بخونم...یمدته همینجوریه.دو ...

عی وای عاخه چرا😑الهی عزیزم.خدا بهت عارامش بده و اگ ب صلاحته برگرده عشقت،ناراحت نباش اگ برنگرده یروزی حتما خداروشکر میکنی ک برنگشته.اون زمان یاغرق آرامشی یا یکی بهتر تو زندگیته ک حواسش ب دلت باشه و نرنجونتت ،از خدا میخوام اتفاقای خیلی خوب برات رقم بزنه

 اینجوررفتارا بعدازازدواجم بوجودمیاد

من خیلی صبوری کردم.کلا مغرورو لجبازه خودشم میگفت واقعا عاشقمی که هرکاری کردم باهات موندی...خدا میدونه چقد دلم براش تنگ شده...اما دیگه گذشتم.انقد خستم که نا ندارم دنبال خودم برم چه برسه دنبال اون...

اونی میشم که بالاسری بگه بنده منه هااا...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز