دیشب کلی تدارک دیده بودم تولد شوهرم بود چنتا از دوستامون بودن که به گند کشیده شد.یکی از دوستام فشارش افتاد یهو شوهرش گفت به خاطر تغذیه غلطشه ما هم هی گفتیم مگه چی میخوری به خودت برس شوهرش گفت هفته ای چند بار فست فود میخوریمدوستم ناراحت شد گفت منظورت چیه یعنی من اشپزی نمیکنم و بحث از اینجا شروع شد شوهرش گفت هفته ای دو وعده غذای خونگی داریم همش از بیرونه به خاطر خودت میگم اینم هی جوتب داد که نمک نشناسیو این حرفا جوری که کیک نبریدیم کارش به درمانگاه کشید الان زنگ زدم حالشو بپرسم میگه میخوام برم خونه بابام خیلی ناراحتم کاش مهمونی نمیگرفتم
یعنی چی؟ حتی اگر اشپزی هم نکنه وقتی توجمع حالش بد شده شوهرش حق نداشته تو اون وصعیت وجلوی بقیه غر بزنه بعدا میرفتن خونه هرچی میخواست دعوا میکرد چقدر بی ملاحظه
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه بابا اصلن نگران نباش زن و شوهری که سر یه موضوع کوچیک جلو همه بحث میکنن مطمین بتش ناراحتی های دیگه ای از هم دارند شماکه نمیدونستی اینجگوری میشه انشالله خدا مشکلاتشونو برطرف کنه البته شوهره راست گفته غذای فست فود فقط وفقط مرض و بیماریه
هنر بزرگ هنر فاصله هاست .آدمها زیاد نزدیک باشند میسوزند و زیاد دور بمانند یخ میزنند،پیدا کردن نقطه درست از فاصله ها رنج و ریاضت بسیار میخواهد
ای بابا اینا هم تا خونه ننه باباشونن عشق فست فود و غذای بیرونن لب به غذای مامان جونشون نمیزنن تا زن میگیرن غذای بیرون اه میشه انگار اشپز استخدام میکنن با این درگیری های روزمره و گرونی والا غذا درست کردن دیگه به صرفه نیست نه از لحاظ مالی نه معنوی