دیشب کلی تدارک دیده بودم تولد شوهرم بود چنتا از دوستامون بودن که به گند کشیده شد.یکی از دوستام فشارش افتاد یهو شوهرش گفت به خاطر تغذیه غلطشه ما هم هی گفتیم مگه چی میخوری به خودت برس شوهرش گفت هفته ای چند بار فست فود میخوریمدوستم ناراحت شد گفت منظورت چیه یعنی من اشپزی نمیکنم و بحث از اینجا شروع شد شوهرش گفت هفته ای دو وعده غذای خونگی داریم همش از بیرونه به خاطر خودت میگم اینم هی جوتب داد که نمک نشناسیو این حرفا جوری که کیک نبریدیم کارش به درمانگاه کشید الان زنگ زدم حالشو بپرسم میگه میخوام برم خونه بابام خیلی ناراحتم کاش مهمونی نمیگرفتم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.