آره خودموخیلی اصلاح کردم منم شوهرم فوق العاده بوددوسم داشت بدترین تحقیروتوهین بهش کردم حتی یه کارایی میکردم شرمم میادبگم اون هی التماس منت کشی ولوسم میکردمیذاشت بپای بچگی منم بیشترپررومیشدم ولی اون منوبدجوری تنبیه کردصبرش تموم شدعشقشوازم گرفت انقدپشیمونم ازنمک نشناسی خودم ازحماقتم
شوهرم گفت تو سگی گفتم اگه آدم بودم زن تو نمیشدم سگ با سگ ازدواج میکنه اولین و آخرین باری بود که جوابشو دادم خشکش زده بود تا حالا بعد سه سال هنوز راجعبش چیزی نگفته
خداروشکر من تو ناراحتی و دعوا ها به عاقبت حرفایی که میخوام بزنم فکر میکنم..همیشه به خودم میگم جوری برخورد بد نداشته باشم که وقتی باهاش آشتی کردم ازش خجالت بکشمو عذاب وجدان داشته باشم ..ما خانوادمون فرهنگی هستن معلمن ..مامانم خیلی وقت گذاشت رو بزرگ کردن منو خواهرم ..درسته اون موقع ها میگفتم با خودم چقدر خانوادم رسمی هستن چرا دوستام اینقدر با مامانشون راحتن که مامانشونو تو خطاب میکنن ..ولی حالا میفهمم چقدر مامانم وقت گذاشته برامون
همسرمم خودش دبیر کلاس اوله خیلی رو خلقیاتش و رفتارش کنترل داره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
