فکر میکنن چون کوچیکترم میتونن تحقیرم کنن
میتونن دستور بدن بهم.میتونن هرجور دوست دارن باهام رفتار کنن.هرکار میکنم بازم آدم بدیم از نظرشون
رفتم به مامانم کمک کنم میگه چی میخوای از جونم تو دستوپام نباش.میرم تلویزیون ببینم داداشم میگه خاموش کن تو مخمه.میرم تو اتاقم میگه مثل گوسفند رفتی نشستی تو طویلت نمیای بیرون.یجور اخم میکنن آدم جرئت نداره بشینه پیششون باهاشون حرف بزنه.رفتم اتاق اونیکی داداشم باهاش حرف بزنم سرگرم شیم داد میزنه چرا دست به موهات میزنی همه جا میریزه😐از اونور مامانم داد میزنه زلیل بشی امروز جارو زدم خونرو.داداش بزرگمم اومد هم منو هم داداش کوچیکمو زد که چرا من خوابم صداتون میاد
دیوونه شدم دیگه😭😭😭😭
چرا خدا منو نمیکشه.خونه نیست که دیوونه خونس